بازگشت

مقدمه


قيام امام حسين (ع) داراي ابعاد مذهبي، سياسي، اجتماعي، و در حقيقت، عمل امام حسين (ع) خط بطلاني بر عقيده جدايي دين از سياست است.

اگر امام حسين (ع) فقط به بقاي نام دين مي انديشيد و برپايي و گسترش صحيح آن را جدا از چگونگي انديشه سياسي حكومتگران مي ديد، هيچگاه به نبرد نابرابر در مقابل دشمن اقدام نمي كرد. نبرد با دشمني كه تمام هستي و عزيزان او را نشانه گرفته بود و امام مطمئن بودند كه تير دشمن به هدف اصابت خواهد كرد. انديشه و هدف امام از چنين جنگي جز با فلسفه وابستگي متقابل دين و سياست توجيه پذير نيست. در حقيقت، راه امام حسين (ع) تداوم راه جدش، پيامبر (ص) و پدرش، امام علي (ع) است. آنان نيز براي برپايي حق و استمرار آن، راهي جز سرنگوني حكام ظالم و سدجو نمي ديدند و همينگونه عمل كرد كه آنان عمل كردند. پس از عاشورا نيز عمل و نيات امام، راهگشاي طالبان حق و اسوه مقاومت در مقابل ظلم حاكمان متكي به زور و زر گرديد.

حضرت سيدالشهدا به همه آموخت كه در مقابل ظلم، در مقابل حكومت جابران چه بايد كرد، چون يزيد اسلام را دگرگون و تحريف كرد، سيدالشهدا براي نجات اسلام به پاخاست. حرف امام، در هميشه تاريخ، حرف روز است.