بازگشت

تسامح در ادله سنن


دوم: استقرار سيره علما در مؤلفات خود بر نقل اخبار ضعيفه و ضبط روايات غير صحيحه در ابواب فضايل و قصص و مصائب و مسامحه ايشان در اين مقام اخير چنانچه مشاهد و محسوس است. آيا نمي بيني شيخ مفيد طاب ثراه در كتاب «ارشاد» در تمام ابواب متعلقه به حالات ائمه عليهم السلام سواري باب مقتل حضرت ابي عبدالله به طرز ساير كتب اصحاب، اخبار را با سند و راوي اصل نقل مي كند و اما در باب مقتل، تمام وقايع آن را در يك رشته كشيده و از كلبي و مدايني و غير اين دو از اصحاب سير نقل نموده. ابوالحسن مدايني از معروفين علماء اهل سنت و شيخ بخاري معروف است. و كلبي نيز چنين است اگر چه بعضي او را شيعه مي دانند ولكن هر دو در سلك ارباب تاريح و سيرند و هكذا غير شيخ مفيد.

و تائيد مي كند سيره علماء را در اين مقام، يك دسته احاديث كه آنهارا اخبار «تسامح» مي گويند: و حاصل مضمون آنها آن كه فرمودند: هر كس بشنود عملي را يا به او برسد كه ثوابي براي آن مقرر نموده اند و وعده داده اند پس آن عمل را بجاي آرد به اميد رسيدن به آن ثواب. آن ثواب را به او خواهند داد هر چند پيغمبر صلي الله عليه و آله و سلم آن را نفرموده باشد؛ (يعني آن خبر از اصل


دروغ باشد) [1] .


معلوم است هر كس براي ديگري به آن نحو چيزي نقل كرد و آن را نسبت داد به آن بزرگواران يا آن را انسان در كتابي ديد، داخل در آن اخبار مي شود و مي توان گفت كه به او رسيده يا آن را شنيده. پس اگر به آن عمل كرد به اجر آن خواهد رسيد. و پوشيده نيست كه عمل به خبر در هر جايي، به مناسبت آن جا و آن چيز است؛ مثلا عمل كردن به خبر ضعيف متعلق به نماز مخصوصي، به جا آوردن آن نماز است و به روزه مخصوصي گرفتن آن است و به صدقه معينه، دادن آن است و به افطار دادن مؤمني، خورانيدن او است و عمل به خبر كه در آن فضيلت پاره اي مأكولات است، خوردن آن است و هكذا. و عمل به اخبار ضعيفه در ابواب و ثبت كردن و نقل نمودن آن است. پس در اين مقام، خبر هر قدر ضعيف باشد، به مقتضاي آن سيره معلومه علماء و اين اخبار معتبره تسامح، نقلش جايز و بر گوينده و خواننده و نويسنده حرجي و ايرادي نيست، بلكه به مثوبات ذخيره شده براي آن (اگر راست بود واقع داشت) البته خواهد رسيد. و اين كلام كه از فرموده بعضي از بزرگان مترايي مي شود اگر تمام باشد، في الجمله همان در خصوص موارد سيره علماء بايد تمام داشت و تصديق نمود، نه بر وجه كليه و همه جا، تا به حال عمل اين جماعت روضه خوان كه كلام در آن است مفيد، و براي ايشان تمسك صحيح باشد، چه به اين بيان كه ذكر شد مبني بر مغالطه اي است كه چون مكشوف شود، ديگر دردي از بازار


كساد و سوق فساد اين جماعت دوا نخواهد كرد.


پاورقي

[1] چند روايت در اين باب وارد شده که به آن اشاره مي‏شود: در ثواب‏الاعمال صدوق به سندش روايتي است از امام صادق عليه‏السلام که فرمود: «من بلغه شي‏ء من الثواب علي شي‏ء من الخير فعلمه کان له اجر ذلک و ان کان رسول الله لم يقله» ثواب‏الاعمال، صدوق، تحقيق علي اکبر غفاري، ص 160 و دو روايت در محاسن برقي است و هر دو از امام صادق عليه‏السلام با دو سند که امام عليه‏السلام فرمودند: «من بلغه عن النبي صلي الله عليه و آله و سلم شي‏ء من الثواب ففعل ذلک طلب قول النبي صلي الله عليه و آله و سلم کان له ذلک الثوال و ان کان النبي لم يقله» محاسن برقي، تحقيق سيد مهدي رجائي، ج 2، ص 93، عنه في البحار، ج 2، ص 256 يا اين روايت «من بلغه عن النبي صلي الله عليه و آله و سلم شي‏ء من الثواب فعلمه کان اجر ذلک له و ان کان رسول الله لم يقله» همان، ج 2، ص 93. مضمون اين روايت به سند ديگر در کافي، ج 2، ص 87 نيز آمده است. و يا روايت ديگري که در کافي است از محمد بن مروان قال: سمعت ابا جعفر عليه‏السلام يقول: «من بلغه ثواب من الله علي عمل فعمل ذلک العمل التماس ذلک الثواب، أوتيه و ان لم يکن الحديث کما بلغه» کافي، ج 2، ص 87. رک ايضا بحارالانوار، ج 2، ص 257 - 256 و به همين مضامين از طرق عامه نيز رواياتي وارد شده است و به آن اخبار تسامح مي‏گويند. نقل اين روايات از آن رو شايسته بود که با دقت در متن اين روايات به خوبي روشن مي‏شود که نمي‏توان با تمسک به آنها به معصوم عليهم‏السلام دروغ بست و مشکل امروزه مجالس مصيبت، صرفا ضعيف بودن نقلها نيست. بسياري از اين نقلهاي مسلم دروغ است و ناقلي هر چند ضعيف ندارد. اخبار تسامح در مواردي است که مثلا روايت ضعيفي در کتب قدما نقل شده و مربوط به مستحبات و يا مکروهات است و انسان به استناد آن عملي را انجام دهد که به اميد ثواب و بيشتر نظر آن است که اگر در روايتي ضعيف براي عملي ثواب خاصي را ذکر کرده است و انسان به اميد آن ثواب آن عمل را انجام دهد و يا ترک کند، خداوند ثواب آن عمل را به او خواهد داد به شرط آن که اصل استحباب و يا کراهت آن عمل در روايت صحيحه تعيين شده باشد. و نمي‏توان با نقل ضعيف، استحباب و يا کراهت عمل را اثبات نمود؛ زيرا در غير اينصورت باب بدعت گذاري در دين باز خواهد شد. و اگر بتوان به اندکي از آن نيز ملتزم شد، زماني است که اين نقل در کتب اصحاب حديث آمده و بزرگان بر آن اعتناء کرده باشند. و ثانيا با مضمون روايات ديگر در تضاد نباشد مشکل ما امروز آن است که بسياري ار مصائب مشهوره در السنه مداحان، در کتب اهل سيره و اصحاب مناقب معتبر حتي به نقل ضعيف نيز نيامده است. و برخي ناشيانه و با ذهنيات مشوب، بر خود جايز مي‏شمارند، براي گريانيدن مردم، از خود مصيبت بسازند! و چه قدر فاصله است ميان اخبار تسامح و عمل بي‏پرواي برخي از معاد ناباوران!!.