بازگشت

روايات اين باب


شيخ كليني در «كافي» و برقي در «محاسن» روايت نمودند از حضرت صادق عليه السلام كه فرمود:

دروغ بستن بر خداوند و پيغمبرش صلي الله عليه و آله و سلم از گناهان كبيره است. [1] .

و نيز اين مضمون را از آن حضرت روايت كرده به سند ديگر با اضافه دروغ بستن به اوصياء عليهم السلام. [2] .

و در «تفسير عياشي» نيز به همين قسم روايت كرده [3] .

و نيز در «كافي» از حضرت امام محمد باقر عليه السلام مروي است كه فرمود به ابوالنعمان: اي ابوالنعمان دروغ مبند بر ما كه مبادا برطرف شود و گرفته شود از تو ملت


اسلام [4] (يعني اين دروغ صاحبش را از حريم اسلام بيرون برد). و اين خبر را شيخ مفيد رد كتاب «ارشاد» با جزئي اختلاف روايت كرده. [5] .

و نيز در «كافي» مروي است كه: خدمت صادق عليه السلام ذكر شد كه حائك (يعني جولا) ملعون است؛ (يعني اين خبره در محضر انورش مذكور شد) پس فرمود: مراد از آن، كسي است كه مي بافد بر خداوند و رسولش صلي الله عليه و آله و سلم. [6] .

و نيز در آن جا از آن جناب روايت كرده كه به مردي از اهل شام فرمود: اي برادر شامي بشنو حديث ما را و بر ما دروغ مبند؛ زيرا كه هر كه بر ما دروغ بندد، پس به تحقيق كه بر رسول خدا صلي الله عليه و آله و سلم دروغ بسته. و هر كه بر پيغمبر خدا صلي الله عليه و آله و سلم دروغ بندد، پس به تحقيق بر خداوند بر خداي تعالي دروغ بسته. و كسي كه بر خداوند دروغ بندد، خداي عزوجل او را عذاب خواهد كرد. [7] .

و صدق در كتاب «فقيه» روايت كرده كه رسول خدا صلي الله عليه و آله و سلم در وصاياي خود به اميرالمومنين عليه السلام فرمود: يا علي هر كس عمدا بر من دروغ بندد، پس جايگاه نشستن خود را در آتش جهنم قرار دهد. [8] .


و ابو علي طوسي در «امالي» و غير او روايت كردند از ابن ابي الدنيا از اميرالمومنين عليه السلام كه گفت: شنيدم كه رسول خدا صلي الله عليه و آله و سلم مي فرمود: هر كس عمدا بر من دروغ بندد - تا آخر در آتش جهنم. [9] .

و عمادالدين طبري آملي در كتاب «بشارةالمصطفي» از آن حضرت روايت كرده كه فرمود: از من شنيدند و مرا ديديد؛ پس هر كس از روي عمد بر من دروغ بندد؛ پس جايگاه... تا آخر آنچه گذشت. [10] .

و نيز در «غوالي اللثاني» ابن ابي جمهور احسائي مروي است از آن حضرت كه فرمود: بپرهيزيد از روايت كردن مگر آنچه را كه علم داريد به آن و اين كه از من صادر شده. كه هر كس بر من دروغ بندد... [11] .

و سليم بن قيس هلالي از اصحاب اميرالمومنين عليه السلام در كتاب خود روايت كرده از آن جناب كه فرمود: به تحقيق دروغ بسته شد بر رسول خدا صلي الله عليه و آله و سلم در عهد آن حضرت تا آن كه براي خواندن خطبه بر پا ايستاد و فرمود: اي مردم دروغگويان بر من زياد شدند؛ پس هر كه بر من دروغ بندد... [12] .

و اسانيد اين خبر شريف در كتب احاديث خاصه و عامه بسيار بلكه آن را از اخبار متواتره شمردند.


و نيز در آن جا روايت كرده كه چون عمر و بن العاص بعضي دروغها بر پيغمبر صلي الله عليه و آله و سلم بست و در منبر آن را ذكر نمود، به حضرت اميرالمومنين صلي الله عليه و آله و سلم رسيد فرمود: عجب از اراذل اهل شام كه قول عمرو را قبول مي كنند و او را تصديق مي كنند و حال آن كه كار سخن گفتن و دروغ بستن و كمي و رعش به آن جا رسيده كه بر رسول خدا صلي الله عليه و آله و سلم دروغ مي بندد. و هر كه دروغ بندد بر رسول خدا صلي الله عليه و آله و سلم، رسول او را هفتاد نوبت لعنت مي كند. [13] .

شيه شهيد ثاني رحمه الله در كتاب «درايه» خود بعد از آن كه خبر متواتر را بيان كرده و بسياري از اخبار را كه در آن دعواي تواتر كردند رد كرده مي فرمايد: بلي حديث «من كذب علي متعمدا فليتبوء مقعده من النار» ممكن است دعواي تواتر او را كردن. پس به تحقيق كه نقل كرده آن خبر را از پيغمبر 6 از صحابه جماعت بسياري. گفته شده كه راويان آن خبر از صحابه، چهل نفر بودند؛ و گفته شده كه شصت و دو صحابي بودند و پيوسته عدد راويان اين حديث در زيادتي بود. [14] .


و در «كافي» مروي است كه حضرت صادق عليه السلام فرمود: به درستي كه يك دروغ، هر آينه باطل مي كند روزه را. راوي گفت گفتم: و كدام از ما است كه صادر نمي شود از او يك دروغ؟ فرمود: مراد من نيست آن جا كه تو خيال مي كني. جز اين نيست كه آن يك دروغ بر خداي تعالي و بر رسول صلي الله عليه و آله و سلم و بر ائمه عليهم السلام است. [15] .

و در «تهذيب» شيخ طوسي مروي است از ابي بصير كه گفت شنيدم كه حضرت صادق عليه السلام مي فرمود: يك دروغ، وضو را مي شكند و روزه را بگشايد؟ گفت گفتم به جنابش: كه همه ما تباه شديم. [16] پس حضرت همان كلام سابق را به او فرمود.


و نيز در آن جا مروي است كه راوي گفت: پرسيدم از آن حضرت از حال مردي كه در ماه رمضان دروغ گفت فرمود: افطار كرده و بر او واجب است قضاي آن روز گفت پس گفتم: دروغش چه باشد؟ فرمود: دروغ بنده بر خداوند و رسولش. [17] .

و در «خصال» شيخ صدوق مروي است از امام جعفر صادق عليه السلام كه فرمود: پنج چيز است كه روزه روزه دار را گشايد: خوردن و آشاميدن و جماع و ارتماس در آب و دروغ بستن بر خداوند و بر رسولش و بر ائمه عليهم السلام. [18] .

و در «نوادر» احمد بن محمد بن عيسي مروي است از آن جناب كه فرمود: هر كه دروغ بندد بر خداوند و رسولش و او روزه دار باشد، پس روزه و وضويش شكسته يا ناقص شده اگر در گفتن آن متعمد باشد. [19] .

و بر آن مضمون اخبار عديده رسيده است. و در «تفسير عياشي» مروي است از حضرت صادق عليه السلام كه فرمود: هر كس گمان كرده كه خداي تعالي امر نموده به سوء و فحشاء پس به تحقيق كه دروغ بسته بر خداي تعالي و بعد از كلماتي چند فرمود: و هر كه دروغ بندد بر


خداوند تبارك و تعالي، خداي او را داخل كند در آتش. [20] .

و نيز در آن جا مروي است كه: شخصي از حضرت امام موسي كاظم عليه السلام پرسيد از قول خداوند عزوجل: و اذا فعلوا فاحشة قالوا وجدنا عليها آباءنا و الله امرنا بها قل ان الله لا يامر بالفحشاء اتقولون علي الله ما لا تعلمون [21] .

و چون كنند كاري كه به غايت زشت است گويند: يافتيم بر آن خصلت پدران خود را و خداي ما را به آن امر فرموده. بگوي: به درستي كه خداي امر نكند به خصلت بد. آيا مي گوييد بر خداي تعالي چيزي را كه نمي دانيد. پس حضرت فرموده به آن سائل: آيا ديدي احدي را كه گمان كند كه خداي تعالي امر كرده ما را به كردن زنا و خوردن شراب و چيزي از اين محرمات؟ پس گفتم: نه. فرمود: چيست اين فاحشه كه دعوي كنند كه خداي تعالي ما را امر نموده به كردن آن؟ گفت پس گفتم: خداوند داناتر است به آن و وليش. فرمود: اين سخن از پيشوايان جور است كه دعوي كردند كه خداي تعالي امر كرده خلايق را كه به ايشان پيروي و اقتدا كنند.


پس خداوند ما را خبر مي دهد كه ايشان بر خداوند دروغ بستند. و اين دروغ بستن را خداوند فاحشه ناميده. [22] .

و شيخ كشي در كتاب «رجال» خود روايت كرده از حضرت صادق عليه السلام كه فرمود: ما اهل بيتي مي باشيم راستگو، و خالي نيستيم از دروغگويي كه بر ما دروغ مي بندند و راست ما را به جهت سخنان دروغي كه بر ما بسته، در نزد مردم بي اعتبار مي كنند - آنگاه حضرت جماعتي از دروغگويان در هر طبقه را شمردند - مي بندد و يا آن كه در راي، عاجز و بي دست و پاست. خداوند كفايت كند زحمت هر دروغگويي بر ما را و گرمي آهن را به ايشان بچشاند. [23] .

و نيز روايت كرده از حضرت صادق عليه السلام از پدران بزرگوارش كه رسول خدا صلي الله عليه و آله و سلم فرمود: هر كس دروغ بندد بر ما اهل بيت، خداوند او را محشور كند در روز قيامت به حالت كوري و در زمره يهودان. و اگر درك كند دجال را، ايمان آورد به او در قبر خود. [24] .


و شيخ صدوق در «اكمال الدين» و «علل الشرايع» و طبرسي در «احتياج» روايت كردند از محمد بن ابراهيم بن اسحاق طالقاني كه گفت: من با جماعتي نزد ابي القاسم حسين بن روح - قدس الله روحه - كه نائب سيم حضرت حجت عليه السلام است بوديم كه مردي بر خاست و از او سؤالي كرد و جوابي طولاني دادند. محمدبن ابراهيم گفت: فرداي آن روز برگشتم خدمت ابي القاسم و با خودم مي گفتم آيا مي بيني او را كه آنچه ديروز بيان كرد از پيش خودش بود! پس ابتدا بدون آن كه اظهار كنم فرمود: اي محمد بن ابراهيم لان اخرمن السماء فتحطفني الطير او تهوي بي الريح في مكان سحيق احب الي ان اقول في دين الله تعالي ذكره برايي و من عند نفسي هر آينه اگر بيفتم از آسمان، پس پرنده مرا بربايد، يا فرود آورد مرا باد در جائي دور، محبوبتر است نزد من از آن كه بگويم در دين خداي تعالي به راي خود و از جانب نفس خود، بلكه آنچه گفتم از اصل بود و شنيده شده بود از حجت صلوات الله و سلامه عليه [25] و نيز در كتاب «معاني الاخبار» روايت كرده از حضرت امام موسي كاظم عليه السلام كه فرمود رسول خدا صلي الله عليه و آله: بپرهيزيد از تكذيب نمودن خداي تعالي شما را. كسي عرض كرد چگونه است اين يا رسول الله؟ فرمود: يكي از شماها مي گويد خداوند فرمود. پس خداوند عزوجل مي فرمايد: دروغ گفتني، من آن را نگفتم. و يكي از شماها مي گويد: خداوند نفرمود، پس خداي تعالي مي فرمايد: دروغ گفتي، به


تحقيق كه آن را گفتم. [26] .

و شيخ كشي در «رجال» خود روايت كرده از حضرت امام رضا عليه السلام كه فرمود: و الله هيچكس نيست كه دروغ بندد بر ما، مگر آن كه بچشاند خداوند به او گرمي آهن را. [27] .

و در «كافي» مروي است كه حضرت صادق عليه السلام فرمود: كسي كه بگويد: «خداي مي داند» چيزي را كه خداوند نمي داند (يعني كاري كرده مثلا به خلاف واقع آن را نقل مي كند و خداوند را گواه مي گيرد كه حضرت مقدسش مي داند و حال آنكه چون بي اصل است، خداي نمي داند) فرمود: در اين حال عرش خداوند به لرزه مي آيد محض تعظيم جلال حق سبحانه [28] .

و اين مضمون را به سند ديگر نيز نقل كرده. و نيز در آن جا از آن جناب روايت كرده: كه چون بنده بگويد: خداوند داناست و حال آن كه دروغ گفته، خداوند عزوجل مي فرمايد: آيا پيدا نكردي احدي را كه بر او دروغ ببندي غير از من. [29] .


و اين خبر را مرحوم سيد نعمت الله جزايري در «انوار» چنين نقل نموده كه: خداوند به ملائكه مي فرمايد اي ملائكه من نظر كنيد به سوي بنده من احدي را نيافت عاجزتر از من كه اين دروغ خود را بر او حواله كند، تا اين كه آن را حواله كرده بر علم من. پس من خواهم كرد به او چنين و چنان از عذاب و خواري [30] .

و در كتب اصحاب ديده نشده، ندانستم از كجا نقل كرده. مخفي نماند كه فتوي دادن به غير حق، گاهي چنان باشد كه از حكم خداي تعالي حبر دهد به اين كه آن را حلال كرده، و اين را حرام. و آن را واجب، و آن را مستحب و هكذا. پس علاوه بر آيات و اخبار سابقه كه حال اين كاذب را در آنها بيان فرمودند، مضامين دسته ديگر از آيات و اخبار كه در آنها تهديد شده در فتوي دادن به غير علم و به غير حق و وعده عذابهاي گوناگون به اين طايفه داده اند، شامل اين مفتي كاذب و خاسر خائب خواهد بود. و آن آيات و اخبار به آنچه گذشت، منظم خواهد شد؛ چون براي اهل بصيرت و انصاف آنچه نقل شده كافي است، لهذا از نقل اين طايفه از آيات و اخبار كه موجب تطويل رساله و ملالت ناظرين بود، اعراض نموده به ذكر مطلب اهم و فوايد جديده نافعه كه بسط آن در جائي ديده نشده، پرداخته، و بالله توفيق.



پاورقي

[1] اصول کافي، کليني، تحقيق علي اکبر غفاري، ج 2، ص 339، باب الکذب، حديث 5. عن ابي عبدالله عليه‏السلام قال: «الکذب علي الله و علي رسوله صلي الله عليه و آله و سلم من الکبائر».

[2] همان، ج 2، ص 340، باب‏الکذب، حديث 9؛ المحاسن. احمد بن محمد بن خالد برقي، تحقيق محدث ارموي، ص 118؛ کتاب عقاب الاعمال، باب 60، عقاب‏الکذب علي الله....، حديث 127.... عن ابي عبدالله عليه‏السلام قال: «الکذب علي الله و علي رسول الله و علي الاوصياء من الکبائر».

[3] تفسير عياشي، ج 1، ص 238.

[4] اصول کافي، کليني، تحقيق علي اکبر غفاري، ج 2، ص 338، باب الکذب، حديث 1....قال ابو جعفر عليه‏السلام «يا ابا النعمان لاتکذب علينا فتسب الحنيفيه....».

[5] روايتي با اين مضمون در ارشاد نيافتم ولي در امالي مفيد، مجلس 23، ص 182 آمده است.

[6] اصول کافي، کليني، تحقيق علي اکبر غفاري، ج 2، ص 340، باب الکذب، حديث 10.... قال: ذکر الحائک لابي عبدالله عليه‏السلام انه ملعون فقال: «انما ذاک اللذي يحوک الکذب علي الله و علي رسوله صلي الله عليه و آله و سلم».

[7] همان، ج 4، ص 187.... «يا اخا اهل الشام اسمع حديثنا و لاتکذب علينا فانه من کذب علينا في شي‏ء فقد کذب علي رسول الله صلي الله عليه و آله و سلم و من کذب علي رسول الله فقد کذب علي الله و من کذب علي الله عذبه الله عزوجل....».

[8] من لايحضره فقيه، صدوق، حققه سيد حسن الخرسان، ج 4، ص 264. «يا علي: من کذب علي متعمدا مقعده من النار».

[9] بحارالانوار، مجلسي، ج 2، ص 160، حديث 10 به نقل از امالي شيخ طوسي.

[10] بشارة المصطفي، ص 137.

[11] غوالي‏اللثالي، ابن ابي جمهور احسائي، تحقيق شيخ مجتبي عراقي، ج 1، ص 186، حديث 262. «اتقوا الحديث عني الا ما علمتم، فمن کذب علي متعمدا فليتبوا مقعده من النار» رک ايضا بحارالانوار، مجلسي، ج 2، ص 161، حديث 19.

[12] کتاب سليم بن قيس، تحقيق شيخ محمد باقر انصاري، ج 2، ص 621.

[13] همان، ج 2، ص 737.

[14] الرعاية في علم الدرايه، زين‏الدين بن علي بن احمد الجيعي العاملي، تحقيق و تعليق عبدالحسين محمد علي بقال، ص 69 - 68، قم، مکتبه آية ا.... نجفي مرعشي، چاپ دوم، 1413 ه-ق. اين حديث با اندکي اختلاف و با همين مضامين در مأخذ زير نيز قابل دستيابي است: صحيح بخاري، ج 1، باب اثم من کذب علي النبي، ص 5 و31 حديث با همين مضمون آمده است. سنن أبي داود، تصحيح محمد محي‏الدين عبدالحميد، ج 3، باب‏العلم، ص 319. سنن ترمذي، تحقيق ابراهيم عطوه عوص، ج 5، ص 35، احاديث 2669 - 2661 - 2660 - 2659 و ص 199، حديث 2951، بيروت، دار احياء التراث العربي، بي‏تا. سنن ابن ماجه، تحقيق محمد فؤاد عبدالباقي، ج 1، ص 13، حديث 37 - 36 - 35 - 34 - 33 - 32 - 31 - 30؛ مسند احمد حنبل، ج 2، ص - 519 - 469 - 413 - 410 - 214 - 202 - 171 - 159 - 150 - 123 - 83 - 47؛ و ج 3، ص 422 - 303 - 280 - 278 - 223 - 209 - 203 - 167 - 116 - 113 - 98 - 56 - 44 - 39 - 13؛ و ج 4، ص 367 - 201 - 156 - 100 - 47؛ و ج 5، ص 412 - 292 - 245. کنزالعمال، هندي، تحقيق و تفسير شيخ بکري حياني شيخ صفوة السقا، ج 3، حديث 8239 - 8238 - 8237 - 8236 - 8235 - 8234 - 8233.

[15] اصول کافي، کليني، تحقيق علي اکبر غفاري، ج 2، ص 340، باب الکذب، حديث 9. عن ابي بصير قال: سمعت ابا عبدالله عليه‏السلام يقول: «ان الکذبة لتفطر الصائم. قلت: و اينا لايکون ذلک منه؟ قال: ليست ذهبت انما ذلک الکذب علي‏الله و علي رسوله و علي الائمه صلوات الله عليه و عليهم».

[16] تهذيب الاحکام، شيخ طوسي، تحقيق سيد حسن خرسان، ج 4، ص 203، کتاب الصوم، باب 54، حديث 585. عن ابي بصير قال: سمعت ابا عبدالله عليه‏السلام يقول: «الکذبة تنقض الوضوء و تفطر الصيام قال: قلت هلکنا، قال: ليس حيث تذهب انما ذلک الکذب علي الله و علي رسوله صلي الله عليه و آله و سلم و علي الائمه عليهم‏السلام» همچنين از امام صادق عليه‏السلام روايت شده که فرمود: «ان الکذبة لتنقص الوضوء اذا توضا الرجل للصلاة و تفطر الصيام، فقيل له: انا نکذب فقال عليه‏السلام: ليس هو باللغو ولکنه الکذب علي الله و علي رسوله و علي الائمة صلوات الله عليهم....» تحف‏العقول، ابن شعبه، ترجمه محمد باقر کمره‏اي، تصحيح علي اکبر غفاري، ص 381.

[17] تهذيب‏الاحکام، شيخ طوسي، تحيق سيد حسن خرسان، ج 4، ص 203، حديث 586. عن سماعه قال: سالته عن رجل کذب في شهر رمضان فقال: «قد افطر و عليه قضاؤه و هو صائم يقضي صومه و وضوءه اذا تعمد» در اين حديث قسمت آخر آن با نقل محدث نوري تفاوت دارد.

[18] خصال، شيخ صدوق، تحقيق علي اکبر غفاري، ج 1، ص 286، حديث 39..... رفعه الي ابي عبدالله عليه‏السلام قال: «خمسة اشياء تفطر الصائم: الاکل، و الشرب، و الجماع، و الارتماس في الماء، و الکذب علي الله و علي رسوله و علي الائمه عليهم‏السلام».

[19] النوادر، احمد بن عيسي، ص 20.

[20] کتاب‏التفسير، عياشي، تحقيق سيد هاشم رسولي محلاتي، ج 2، ص 12، حديث 16. عن ابي بصير عن ابي عبدالله عليه‏السلام قال سمعته يقول: «من زعم أن الله يامر بالفحشاء فقد کذب علي‏الله و من زعم ان الخير و الشر اليه فقد کذب علي الله» در منتخب بصائر الدرجات، حسن بن سليمان الحلي، ص 132، اين روايت اينگونه است: عن ابي عبدالله عليه‏السلام قال قال رسول الله صلي الله عليه و آله و سلم «من زعم ان الله يامر بالسوء و الفحشاء فقد کذب علي الله و من زعم ان الخير و الشر بغير مشية الله فقد اخرج من سلطانه و من زعم ان المعاصي بغير قوه الله فقد کذب علي الله و من کذب علي الله ادخله الله النار» و ذيل حديثي که محدث نوري نقل کرده در منتخب بصائر الدرجات آمده است و در نقل عياشي نيست. نجف، مطيعة الحيدريه، 1370 ه-ق، افست قم، انتشارات الرسول المصطفي، بي‏تا.

[21] اعراف، سوره 7، آيه 28.

[22] کتاب‏التفسير، عياشي، تحقيق سيد هاشم رسولي محلاتي، ج 2، ص 12، حديث 15.

[23] اختيار معرفة الرجال، شيخ طوسي، تحقيق حسن مصطفوي، ص 305، شماره 549. به همين مضمون روايتي ديگر از امام صادق عليه‏السلام در رجال کشي آمده است که حضرت فرمود: «انا اهل بيت صديقون لانخلوا من کذاب يکذب علينا و يسقط صدقنا بکذبه علينا عندالناس....» ص 108، حديث 174. سند هر دو روايت يکي است ولي روايت اول ذيلي مفصلتر دارد و اندکي با هم تفاوت عبارت دارند ولي مسلم يک روايت است. رک ايضا: بحارالانوار، مجلسي، ج 2، ص 217، حديث 12.

[24] همان، ص 396، شماره 741 «.. و من کذب علينا اهل‏البيت حشرة الله يوم‏القيامة اعلمي يهوديا و ان ادرک الدجال آمن به و ان لم يدرکه آمن به في قبره...».

[25] اکمال‏الدين، صدوق، تحقيق و تعليق علي اکبر غفاري، ج 2، ص 507، قم، افست انتشارات جامعه مدرسين، 1405 ه.ق؛ علل‏الشرايع، صدوق، قدم له سيد محمد صادق بحرالعلوم، جزو اول، باب 177، ص 241، الاحتياج، ابي منصو احمد بن علي بن ابي طالب الطبرسي، تعليق سيد محمد باقر الخرسان، ج 2، ص.

[26] معاني‏الاخبار، صدوق، تحقيق علي اکبر غفاري، باب نوادر المعاني، ص 390، حديث 31، قم، انتشارات جامعه مدرسين، 1361 ه. ش. قال رسول الله صلي الله عليه و آله و سلم: «اتقوا تکذيب الله قيل: يا رسول الله و کيف ذلک؟ قال: يقول احدکم: قال الله، فيقول الله: کذبت لم اقله. او يقول: لم يقل الله فيقول الله عزوجل: کذبت قد قلته».

[27] اختيار معرفة الرجال، شيخ طوسي، تحقيق حسن مصطفوي، ص 482، شماره 909؛ و رک: شماره‏هاي 1048 و1047 ذيل محمد بن‏الفرات ص 554 - 555 و ص 302، شماره 542 و 544.

[28] کافي، کليني، ج 7، ص 437؛ الامالي، صدوق، ص 342، مجلس 65، حديث 13 آمده است..... عن ابي عبدالله الصادق عليه‏السلام قال: «من قال الله يعلم فيما لا يعلم، احتزالعرش اعظاما له».

[29] کافي، کليني، ج 7، ص 437؛ الامالي، صدوق، ص 342، مجلس 65، حديث 12..... عن ابي عبدالله عليه‏السلام قال: «اذ قال العبد علم الله فکان کاذبا قال الله عزوجل: اما وجدت احدا تکذب عليه غيري؟».

[30] الانوار النعمانيه، جزائري، ج 3، ص 61.