بازگشت

معصوم و مقام اثبات


و از طرفي باشخصيتهايي روبرو هستيم كه مي بايست«اسوه» و مقتدا وپيشواي عملي ما

قرار گيرند و تمامي گفتار و كردار آنها براي ما انسانها-با تمامي محدوديتها و موانع و خصوصيات ذاتي و محدوديتهاي وجودي - حجت و هدايت باشد؛به اين معني كه امكان الگو گيري و تقليد عملي از زندگي و مشي آنها وجود دارد و كلاًّ اين اعمال وگفتار براي چنين تاثيري ابراز مي شود. نمي توان موجودي را«اسوه» قرار داد كه افق وجودي او به حدي با انسانهاي معمولي فاصله دارد كه حتي تصور كامل آن نيز براي ما غير مقدور است.عدم هماهنگي در شرايط و خصوصيات - بالاخص خصوصيات ذاتي - عملاً يك موجود را از دايره تقليد و الگو گيري خارج نموده و امكان ارتباط سازنده را نيز منتفي خواهد ساخت.تصور قرآن ازپيامبر (ص) تصوير يك هادي و پيشوا و مقتدا و جلو دار است و به اين نعمت خود،بر بندگان خويش منت نهاده است«و لقد كان لكم في رسول اللَّه أسوة حسنه» [1] در آيه اي ديگر آمده است:«لقد منَّ اللَّه علي


المؤمنين إذ بعث فيهم رسولاً من أنفسهم» [2] چنين و ظيفه و رسالتي، اين موجود را تا حد يك«انسان» با همه خصوصيات انساني و محدوديتها و موانع تنزل خواهد داد، كه نمي بايست خصوصيتي فوق انسانيت داشته باشد؛ در غير اينصورت مقام و رسالت«أسوه» و«منت»را متزلزل خواهد كرد.لازمه اين وجهه آن است كه موجودي با كمال، ولي با تمام موانع و محدوديتهاي انساني را در پيش رو داشته باشيم كه هيچ خصوصيت ذاتي فوق انسانيت، در زندگي و مشي عملي او تأثير نداشته باشد. ما در اين نوشتار، اين وجهه را، مقام «اثباتي» معصوم (ع) نام نهاده ايم و هرگاه درطول اين بحث از چنين اصطلاحي استفاده كنيم، منظور تصوير چنين ديدگاهي است.


پاورقي

[1] ذاريات/56، احزاب، آيه21.

[2] ذاريات/56، آل عمران، آيه164.