بازگشت

آزمون


مـقـصـود از آزمـون در ايـنجا، امتحان كردن ياران و آزمودن همراهان در يك حركت انقلابي واصلاحي است. وارد يك صحنه مبارزاتي شدن، جز با ياران و همراهاني آزموده و امتحان داده، به موفقيّت نـمي رسد. گزينش همراهان و تصفيه نيروها از ناخالصان بي انگيزه يا دنياطلب و سست همّت، شرط اميدواري به نتيجه بخشي يك نهضت است.

آنـچـه محور اين آزمايش است عبارت است از: اعتقاد واقعي و جدّي نيروها به مبارزه، اطاعت بي چون وچرا از رهبري، تقيّد وتعهّد نسبت به تكاليف و برنامه ها، صداقت و خلوص همراهان، توانايي جسمي ورزمي براي نبرد، روحيّه قوي براي استقامت تا پايانِ كار.

امام حسين (ع) در طول راه كربلا، چندين بار ياران خويش را آزمود وتصفيه كرد. با بازگويي حـوادث و پـيشامدهاي كوفه و خبر دادن از اينكه اين كاروان به سوي شهادت مي رود و پيشگويي شهادت خود و همراهان، افراد بي انگيزه و غير مطيع و دنياپرست را كه به اميد غنيمت، همراه شده بـودنـد تـصـفـيـه كرد، تا تنها عاشقان شهادت و خالصان در اطاعت و فداكاري بمانند. چون مي دانست كه اگر اين واقعيّات را براي همراهان بيان كند، تنها كساني با او خواهند ماند كه حاضر به مواسات و ايثار و شهادت در ركاب او باشند. [1] .

ايـن فـلسـفـه آزمـون كه براي جداسازي پاكان از غير پاكان است، در قرآن مجيد نيز آمده است: (... حَتّي يَميزَ الْخَبيثَ مِنَ الطَّيِّبِ) [2] .

امام حسين (ع) در منزل زباله وقتي خبر كشته شدن مسلم و هاني و عبدالله بن بقطر را به ياران خويش داد، فرمود: هر كه مي خواهد برگردد. عده اي از دور او پراكنده شدند. [3] .

به نقلي امام فرمود: (اي مردم! هر يك از شما كه توان صبر كردن بر تيزي شمشير وضربه نيزه ها دارد، همراه ما بماند، وگرنه برگردد) [4] .

چـنـيـن سـخـني را هنگام عزيمت از مكه به سوي عراق نيز در خطبه اي فرموده بود كه هركس آماده شهادت است، با ما حركت كند (مَن كانَ باذِلاً فينا مُهْجَتَهُ... فَلْيَرْحَلْ مَعَنا). [5] .

شب عاشورا، در آن خطبه معروف، ضمن تشكر از ياران، فرمود: بيعتي بر گردن شما ندارم، هـر كـه مـي خـواهـد بـرود و از تـاريـكـي شـب اسـتـفـاده كـنـد. كـه هـيـچ يـك از يـاران آن شـب نـرفـتـنـد. [6] حـتي وقتي قاسم بن حسن پرسيد كه آيا كشته خواهم شد، امام ابتدا پـرسـيـد كـه مـرگ در نـظـر او چـگـونـه اسـت؟ گـفـت: شـيـريـن تـر از عـسـل. پـس از ايـن امـتـحـان مـوفـّقـيـّت آمـيـز بـود كـه حـضرت، بشارت شهادت را به وي نيز داد. [7] .

حـضـرت زيـنـب (س) نيز به اين نكته مهم كه يك اصل نظامي به حساب مي آيد، توجّه داشت كه شـب عـاشـورا، وقـتي امام حسين (ع) سري به خيمه او زد و اندكي به صحبت با يكديگر نشستند، هـلال بـن نـافـع كـه بـيـرون خـيـمه ايستاده بود، شنيد كه آن بانواز امام حسين (ع) مي پرسد: برادرم! آيا تصميم و نيّت هاي اين اصحابت را خوب، به دست آورده واستعلام كرده اي؟ من بيم آن دارم كه فردا چون جنگ درگيرد و نيزه ها به هم بخورد، تو را تنها گذارند؟ امام فرمود: آري بـه خـدا قـسـم اينان را آزموده ام، اينان همه دلير مرداني اند كه در راه من با مرگ انس گرفته اند، آنگونه كه كودك به سينه مادرش مأنوس ‍ است. [8] .


پاورقي

[1] وقعة الطفّ، ص 166.

[2] آل عمران، آيه 179.

[3] ارشاد، شيخ مفيد (چاپ کنگره هزاره شيخ مفيد)، ج 2، ص 75.

[4] موسوعة کلمات الامام الحسين، ص 348.

[5] کشف الغمّه، ج 2، ص 29.

[6] ارشاد، شيخ مفيد، ج 2، ص 91.

[7] موسوعة کلمات الامام الحسين، ص 402.

[8] مقتل الحسين، مقرّم، ص 265.