بازگشت

عدالت خواهي


از بـارزتـرين مفاسد حكومت اموي، ظلم به مردم و ناديده گرفتن حقوق آنان بود و از بارزترين محورهاي قيام عاشورا نيز عدالتخواهي و ستم ستيزي بود.

عـدالت، فـرمـان خـدا و رسـول اسـت و دامـنـه آن همه امور زندگي را دربرمي گيرد، حتّي رفتار عادلانه ميان فرزندان را. ولي جهت بارز وعمده آن. عدالت اجتماعي و مراعات حقوق افراد از سوي حـكـومـتـهـاسـت و (حـكومت جائر) و (سلطه ستم) از زشت ترين منكراتي است كه بايد با آن مبارزه كرد.

امـويـان هـم بـه اهـل بـيـت پـيـامـبـر سـتـم كردند، هم ميان بندگان خدا رفتاري ظالمانه و روشي بـراسـاس طـغـيـان وعـدوان پـيـش گرفتند. تكليف اسلامي هر مسلمان ايجاب مي كرد كه با ستم مـبـارزه كـنـد، بـويـژه كـسـي هـمـچون اباعبدالله (ع) كه در موضع (امام حق)، تكليف سنگين تر و بـيـشـتـري داشـت. آن حـضـرت در يـكـي از سـخـنـرانـيـهاي خويش، با استناد به سخن حضرت رسول (ص) كه قيام عليه سلطه جائرانه را لازم مي شمارد، خود را شايسته ترين فرد براي قيام جهت تغيير حكومت و ساختار سياسي قلمداد فرمود، [1] در سخن ديگري بني اميّه را اهل ستم به عترت پيامبر دانست: (و تَعَدَّتْ بَنُواُمَيَّةَ عَلَيْنا) [2] و در نامه اي كه به بزرگان كوفه نوشت، تكليف و مشخّصه امام راستين را حكومت طبق قرآن و قيام به قسط و حق برشمرد: (فَلَعَمْري مَا الاِْمامُ اِلا الْحاكِمُ بِالْكِتابِ، الْقائِمُ بِالْقِسْطِ). [3] .

در سخن ديگر، حركت خويش را براي اقامه عدل و رفع ظلم از مظلومين و ايمني يافتن بندگان خدا ياد كرد: (وَ يَأمَنَ الْمَظْلُومُونَ مِنْ عِبادِكَ). [4] .

ايـن هـدف، در سـخـن ديـگـر يـاران امـام نـيـز ديـده مـي شـود. مـسـلم بـن عـقـيـل پـس از دسـتگيري، خطاب به ابن زياد فرمود: ما آمده ايم تا به عدالت فرمان دهيم و به حكم قرآن فرابخوانيم. [5] .

در زيـارت ابـاعـبـداللّه الحـسـيـن (ع) نيز مي خوانيم: (اَشْهَدُ اَنَّكَ قَدْ اَمَرْتَ بِالْقِسْطِ وَالْعَدْلِ وَ دَعـَوْتَ اِلَيـْهـِمـا) [6] شـهادت مي دهم كه توبه قسط و عدالت دستور دادي و به اين دعوت كردي.

مـاهـيـّت عدالتخواهي در قيام عاشورا و ظلم ستيزي امام حسين (ع) سرمايه الهام ملّت ما در قيام برضـدّ طـاغـوت بـود. امـام خـمـيـني (ع) بر اين ماهيّت در نهضت سيدالشهداء(ع) تصريح كرده مي فرمايد:

(سيدالشهداء سلام الله عليه از همان روز اوّل كه قيام كردند، براي اين امر، انگيزه شان اقامه عـدل بـود). [7] (سـيـدالشهدا سلام الله عليه، كه همه عمرش را و همه زندگيش را بـراي رفـع مـنـكـر و جـلوگـيـري از حـكـومت ظلم و جلوگيري از مفاسدي كه حكومتها در دنيا ايجاد كـردنـد، تـمام عمرش را صرف اين كرد و تمام زندگيش را صرف اين كرد كه اين حكومت، حكومت جور بسته بشود و از بين برود.) [8] .

عـدالت بـه مـعناي برخورداري همه از حقوق اسلامي و انساني و رعايت يكسان حق ميان همه وهمه را بـه يـك چـشم ديدن نيز در نهضت عاشورا متجلّي است. امام حسين (ع) روز عاشورا بر بالين همه شـهـيدان حاضر شد، چه جوان خودش وچه غلامش، چه مولي و چه نوكر، همه از عنايت آن حضرت برخوردار شدند.



يكجا رخ غلام و پسر بوسه داد و گفت

در دين ما سيه نكند فرق با سفيد



از سـوي ديـگـر، حـضـرت زينب (س) به يزيد اعتراض كرد كه آيا اين عادلانه است كه خانواده خـودت در حـجـاب وحـرم، مـستور باشند ولي خاندان پيامبر را با اين وضع، به دشت و بيابان كـشـانده اي كه همه به چهره هاي آنان بنگرند: (اَمِنَ الْعَدْلِ يَابْنَ الطُلَّقاءِ تَخْديرُكَ حَرائِرَكَ وَ سَوْقُكَ بَناتِ رَسُولِ اللّهِ سَبايا؟...) [9] .

پـيـام عـاشـورا، دعـوت از انـسـانـهـا بـراي تـلاش در راه اقـامـه عـدل و قـسـط اسـت كـه بـدون حـيـات اجـتـمـاعـي مـبـتـنـي بـر عـدل، هـمـه ارزشـهـا تـبـاه مـي شود و زمينه مرگ دستورهاي ديني و آيين الهي فراهم مي آيد. به تعبير حضرت امير(ع):

(اَلْعَدْلُ حَياةُ الاَْحْكامِ) [10] .

عدالت، مايه حيات احكام اسلام است.



ظلم بر محو عدالت سخت مي كوشد هنوز

ظالم از خون دل مظلوم، مي نوشد هنوز



تا عدالت را كند جاويد در عالم، حسين

خون پاكش بر بساط ظلم، مي جوشد هنوز




پاورقي

[1] مـن رأي سـلطـانـاً جـائراً... (مـوسـوعـة کـلمـات الامـام الحـسين، ص 360).

[2] بحارالانوار، ج 44، ص 383.

[3] ارشاد، شيخ مفيد، (چاپ کنگره شيخ مفيد)، ج 2، ص 39.

[4] بـحـارالانـوار، ج 100، ص 37، تـحـف العقول، ص 239.

[5] ارشاد، شيخ مفيد، ج 2، ص 62.

[6] مـفـاتـيـح الجـنـان، زيـارت امـام حـسـيـن (ع) در اول رجب، ص 439.

[7] صحيفه نور، ج 20، ص 189.

[8] همان، ص 190.

[9] بحارالانوار، ج 45، ص 158.

[10] غررالحکم (چاپ دانشگاه)، ج 1، ص 104.