بازگشت

دنيا خواب است و آخرت بيداري


هـم دنـيـا در حـقـيـقـت، رؤيـايـي بيش نيست و عالم بيداري در آخرت است، هم اغلب انسانها در دنيا خـوابند و چون بميرند، بيدار مي شوند. معيار سعادت و خوشبختي در آخرت است كه حيات واقعي آنجاست، نه در دنيا كه به خواب شبيه تر است. امام حسين (ع)، تلخ و شيرين دنيا را خواب مي دانـد و بيداري را در آخرت مي داند و فوز و رستگاري يا شقاوت و تيره بختي را نسبت به آخرت حـسـاب مي كند: (اِنَّ الدُّنْيا حُلْوُها ومُرُّها حُلُمٌ وَ الاِْنْتِباهُ فِي الاَّْخِرَةِ وَ الْفائِزُ مَنْ فازَ فيها وَ الشَّقِيُّ مَنْ شَقي فيها). [1] .

بـر اسـاس ايـن ديدگاه، آنكه به وسعت آخرت دل ببندد، دنيا را تنگ و محدود مي بيند و مرگ را پـل عـبـور از تـنـگـنـاي دنيا به گستره آخرت مي شناسد و تلاش خويش را مصروف آن مرحله مي سـازد. سـيـدالشهدا(ع) نيز به اصحاب خويش، ضمن دستور به پايداري و صبر، يادآور مي شـد كـه مـرگ، پـل عبور به آخرت است و پس از گذر از آن، به بهشت گسترده و نعمتهاي بي پـايـان مـي رسـنـد: (فـَمـَا الْمـَوْتُ اِلاّ قـَنـْطـَرَةٌ تـَعْبُرُ بِكُمْ عَنِ الْبُؤْسِ وَ الضَّراءِ اِليَ الْجَنانِ الْواسِعَةِ و النَّعيمِ الدَّائِمِةِ) [2] .

آنان كه آخرت را نشناسند يا نبينند، انتقال از دنيا به آخرت نيز برايشان دشوار است. اما اگر بـصـيـرت و بـيـنـش بـاشـد و انـسـان در هـمـيـن دنـيـا، آخـرت را مـشـاهـده كـند، اين بينش شهودي، انـتـقال به آخرت را آسان مي سازد و آخرت گرايي، بر دنيازدگي چيره مي شود. نحوه شناخت از دنـيـا و آخـرت و پـيـونـد ايـن دو، سـهـم عـمـده اي در نـحـوه عمل انسان دارد.

سـيـدالشـهـداء(ع) از كـربـلا، در نـامـه اي كـه بـه محمد حنفيّه و بني هاشم مي نويسد، چنين مي فرمايد:

(... اَمّا بَعْدُ فَكَاَنَّ الدُّنْيا لَمْ تَكُنْ وَ كأنَّ الاخِرَةَ لَمْ تَزَلْ وَالَّسلامُ). [3] .

گويا دنيا از اول نبوده است و گويا آخرت همواره بوده است!

شـنـاخـتـي ايـنـگونه نسبت به دنيا و آخرت، و سريان دادنِ جلوه هاي آخرت حتّي به دنيا، سبب مي شـود كـه آن حـضـرت دنـيـا را آنـگـونـه نـاپـايـدار وغـيـرقابل اعتماد ببيند كه براي كوچيدن از آن، لحظه شماري كند.


پاورقي

[1] موسوعة کلمات الامام الحسين، ص 398.

[2] نفس المهموم، ص 135.

[3] بحارالانوار، ج 45، ص 87.