بازگشت

عقيده و زندگي


زندگي در صورتي جلوه اي از كمال و حقيقت دارد كه براساس معتقدات راستين و صحيح باشد. بـعـضي عقيده صحيحي ندارند، برخي هم عقايد ناب و صحيح را در زندگي خويش دخالت نمي دهـنـد و بـرخـلاف بـاورهـاي خـويـش عـمـل مي كنند. واين يا ريشه در نفاق دارد، يا در ضعف نفس و نداشتن اراده.

در عـاشـورا، آنـچـه در جـبـهـه امـام حـسـيـن (ع) ديـده مـي شـد، تـأثـيـرگـذاري عـقـيـده در عـمل آنان بود. اگر به خداي يگانه عقيده داشتند، رضاي او را حتي با شهادت، مي جستند. اگر بـه مـعـاد بـاور داشـتـنـد، به سعادت اخروي مي انديشيدند، هرچند در دنيا خودشان كشته شوند و خانواده هايشان به اسارت گرفته شود.

در نـقـطـه مـقابل، تلوّن مزاج و رنگ عوض كردن و پيمان شكستن و به جنگ امام حق آمدن كه در جبهه كوفيان ديده مي شد، نتيجه ضعف عقيده يا قوّت دنياطلبي آنان بود.

البـتـه بـعضي هم جاهلانه و متعصّبانه بر باورهاي نادرستِ خود پاي مي فشارند و در آن راه، حـتـي كشته هم مي شوند، اما آنچه ارزشمند است، جهاد ومبارزه در راه عقايد حق و باورهاي صحيح است وجمله معروفِ (ان الحياة عقيدة و جهاد) نيز در صورتي پذيرفتني است كه عقيده، حق و صحيح باشد تا كمال زندگي هم جهاد در راه آن باشد. [1] .


پاورقي

[1] انتساب اين جمله به امام حسين (ع) مأخذي ندارد. به گفته برخي، اين جمله مصرعي از شعرِ (احمد شوقي) است:

قِف دونَ رَأيَکَ في الحياة مجاهدا انّ الحياة عقيدة وجهاد

در ايـن زمـيـنـه ر.ک: مـقـاله (پـژوهـشـي دربـاره شـعـار مـعـروف (ان الحياة عقيدة و جهاد) در (چشمه خورشيد)، دفتر اول، ص 51 (مجموعه مقالات کنگره امام خميني (ره) و فرهنگ عاشورا).