بازگشت

فتوت و جوانمردي


مـردانـگـي و جـوانـمـردي، از خـصـلتـهـاي ارزشـمـنـدي اسـت كـه انـسـان را بـه (اصـول انـسـانـي)، (شـرافـت)، (تـعـهـّد و پـيـمـان) و رعـايـت حـال درمـانـدگـان پاي بند مي سازد. كسي كه به حق وفادار بماند و از پستي و ستم گريزان بـاشـد، از ضـعيفان پشتيباني كند، از خيانت و نيرنگ دوري گزيند، و به ظلم و حقارت و دنائت تن نـدهـد، اهـل گذشت و ايثار و فداكاري باشد، (جوانمرد) است. (فتي)به جوانمرد گفته مي شود و فـتـوّت، هـمان مردانگي است. در فرهنگ گذشته، به معناي عيّاري به كار مي رفته كه جنبه اجـتـمـاعـي داشـتـه و عـيـّاران گـروهـي بـودنـد كـه بـه خـنـجـر و سـلاح مجهز بودند و از ديگران مـال مـي گـرفـتـنـد و از مـحـلي بـه مـحـلي مـي رفـتـنـد، در عـيـن حـال، جانب مردانگي و بلند نظري را نگه مي داشتند و گاهي دفاع يك قسمت از شهر يا محله به عـهـده آنـان بـود. بـه اهـل مـحـلّ دروغ نـمـي گـفـتـنـد، تـجـاوز نـمـي كـردنـد، اهـل خـيـانت نبودند و به صفاتي همچون بخشش، آزادگي، شجاعت، مهمان نوازي، بزرگ منشي و وفـاي بـعـهـد آراسـتـه بـودنـد. [1] اينان براي خود آداب و عادات و فرهنگ خاصّي داشتند. [2] .

در فـرهـنـگ ديني، (فتوت) به نوعي بذل و بخشش، نيكي به ديگران، گشاده رويي، عفاف وخـويـشـتـن داري، پـرهـيـز از آزار ديـگـران، و دوري از دنـائت و پـسـتـي تـفـسـيـر شـده اسـت. [3] حضرت علي (ع) فرموده است:

(نـظـام فـتـوت و جـوانـمـردي، تحمل لغزشهاي برادران و رسيدگي شايسته به همسايگان است.) [4]

قـرآن كـريم از جوانان يكتاپرستي كه در دوران حاكميّت دقيانوس، از ظلم و شرك او گريختند و به غار پناه بردند (اصحاب كهف) با تعبير (فتيه)(جوانمردان) ياد مي كند.

يـاران امـام حـسـيـن (ع) زيباترين جلوه هاي جوانمردي و فتوّت را در حماسه عاشورا از خود نشان دادنـد، چه با حمايتشان از حق، چه با جانبازي در ركاب امام تا شهادت، چه در برخورد انساني بـا ديـگـران، حتي دشمنان. اباعبدالله الحسين (ع)، خود مظهر اعلاي فتوّت بود. وي از يارانِ شـهـيـدش وجوانمرداني از آل محمد(ص) كه روز عاشورا به شهادت رسيدند، با همين عنوان ياد مي كند. [5] و از زندگي پس از شهادت آن عزيزانِ به خون آرميده، احساس دلتنگي مـي كند. به نقل تواريخ، حتي سر مطهّر امام حسين بر فراز ني، آياتي از سوره كهف تلاوت كرد و از ايمان آن جوانمردان (فتيه) ياد نمود. [6] .

در كـوفـه، ايـامـي كه مسلم بن عقيل، در خانه هاني پنهان بود، وقتي ابن زياد به عيادت هاني آمـد، طـبـق نـقـشـه قـرار بـود كـه مسلم با تيغ حمله كرده ابن زياد را از پاي درآورد، ولي اينگونه تـرور را نـاجـوانـمردانه دانست و از مخفيگاه بيرون نيامد و دينداري خود را مانع هتك وترور دانست. [7] .

هـانـي هـم بـه نـوبـه خـود جـوانـمـرد بود. وقتي او را به اتّهام پنهان كردن مسلم در خانه اش ‍دسـتـگـيـر كـرده بـه دارالامـاره بـردنـد، ابـن زيـاد از او مـي خـواسـت كـه مـسـلم را تحويل دهد. اما هاني اين را نامردي مي دانست، در پاسخ آنان گفت:

(بـه خـدا قـسـم هـرگـز او را نـخـواهـم آورد. آيـا مـهـمـان خـودم را بـيـاورم و تـحـويـل بـدهم كه او را بكشي؟ به خدا قسم سوگند اگر تنهاي تنها و بدون ياور هم باشم او را تحويل نخواهم داد، تا در راه او كشته شوم!) [8] .

در مـسـيـر راه كـوفـه، وقـتـي امـام حـسـين (ع) با سپاه حرّ برخورد كرد و آنان راه را بر كاروان حـسيني بستند، زهير بن قين به امام پيشنهاد كرد كه اينان گروهي اندكند و ما مي توانيم آنان را از بـيـن ببريم و جنگ با اينها آسانتر از نبرد با گروههايي است كه بعداً مي آيند. امام فرمود: (ما كـُنـْتُ لِاءَبـْداءَهـُمْ بـِالْقـِتالِ) [9] ، من شروع به جنگ نمي كنم. اين يك گوشه از مردانگي امام است، صحنه ديگر، آب دادن به سپاه تشنه حرّ بود كه از راه رسيده بودند، سيدالشهداء(ع) دستور داد همه آن لشكر هزار نفري را حتّي اسبهايشان را سيراب كنند. يكي از آنان كـه ديـرتـر رسـيـده وتـشـنـه تـر و بـي رمـق تـر بـود، امـام خـودش او و اسـبـش را سـيـراب كـرد. [10] روز عـاشـورا، هـمـيـن حـرّ، وقـتـي تصميم گرفت به ياران امام بپيوندد، تـوبـه كـنـان نـزد امـام آمـد. امـيـدي نداشت كه امام از گذشته او بگذرد، ولي جوانمردي امام او را پذيرا شد و توبه اش قبول گشت. [11] .

مـردانـگي و وفاي اباالفضل نيز در كنار نهر علقمه جلوه كرد، وقتي تشنه كام وارد فرات شد وخـواسـت آب بـنـوشـد بـا يـادآوري عـطـش بـرادر و كـودكـان خيمه ها، آب ننوشيد ولب تشنه از شريعه فرات بيرون آمد. [12] .

زندگي و مرگ و پيكار و شهادت حسين بن علي (ع) همه مردانه بود واز روي كرامت و بزرگواري. در زيـارتـنـامـه آن حـضـرت آمـده اسـت كـه: (كـريـمـانـه جـنـگـيـد ومـظـلومـانـه بـه شـهـادت رسيد) [13] .

هـمـه يـاران امـام نـيـز كـه در صـحـنه دفاع از حجت خدا و دين الهي تا پاي جان ماندند و صحنه و مـيـدان را رهـا نكردند و به امام خويش پشت نكردند و بر سر عهد و پيمان خود ماندند، جوانمردان فتوت پيشه اي بودند كه مردانگي را در مكتب اهل بيت آموخته بودند.

وقـتـي شـمـر بـراي حـضرت اباالفضل امان نامه آورد، وي امانِ او را ردّ كرد و شمر را لعنت نمود و فـرمـود: بـراي مـا امـان نـامـه مـي آوري در حـالي كـه پـسـر پـيـامـبـر، امـان وامـنـيـّت ندارد؟! [14] .

پاي بندي عاشوراييان به اصول انساني و حمايت از مظلوم و بي تفاوت نبودن در برابر جنايت و سـتـم ويـاري رسـاندن به بي پناهان، از آنان چهره هايي درخشان و ماندگار پديد آورده است كه در نسلهاي بعد هم دليران و آزادگان، رسم جوانمردي را از آنان آموختند.


پاورقي

[1] لغت نامه، دهخدا، واژه فتوت.

[2] (فتوت نامه)، از ملاحسين واعظ کاشفي به آداب و رسوم جوانمردان پرداخته است.

[3] مـيـزان الحـکـمـه، ج 7، ص 398.

[4] نـظـام الفـتـوة احتمال عثرات الاخوان و حسن تعهد الجيران (غررالحکم).

[5] ثـم انـي قـد سـئِمـْتُ الحـيـوة بـعـد قـتـل الاحـبـّة وقتل هولاء الفتية من آل محمد (موسوعة کلمات الامام الحسين، ص 482).

[6] مناقب، ابن شهر آشوب، ج 4، ص 61. (آيه 13 کهف).

[7] مقتل الحسين، مقرم، ص 175.

[8] وقعة الطّف، ص 119.

[9] ارشاد، مفيد، ج 2، ص 82. (چاپ کنگره شيخ مفيد).

[10] حياة الامام الحسين، ج 3، ص 74.

[11] اعيان الشيعه، ج 1، ص 603.

[12] موسوعة کلمات الامام الحسين، ص 472.

[13] فـقـد قـاتـل کـريـمـا و قـتـل مـظـلومـاً (مـفـاتـيـح الجـنـان،اعمال حرم مطهر امام الحسين، عمل چهارم).

[14] وقعة الطّف، ص 190.