بازگشت

بني اميه و اسلام وارونه


سياست مالي خلفاي اموي (به ويژه معاويه و پسرش يزيد) تفاوت هاي بنيادي با سياست مالي خلفاي نخستين داشت. سيستم حكومتي معاويه كاملا سلطنتي و با تقليد از دربار حكومتي، روم و ايران بود. اختصاص دادن املاك خالص براي خاندان حكومتي، تمركز بخشيدن به سازمان خراج و تخصيص درآمد حاصل از آن فقط براي خليفه، ماليات بستن به مقرري كارمندان و مصادره نصف اموال ماموران عالي رتبه دولت پس از مرگ يا استعفاي آنان كه در منابع اسلامي با عنوان «استخراج » از آن ياد مي شود، از مواردي بود كه براي اولين بار در تاريخ اسلام از جانب معاويه با هدف بازسازي نظام مالي دولت اسلامي به اجرا درآمد، اما پر واضح است كه در اين بازسازي بيشترين سود عايد دستگاه خانداني خليفه شد نه دولت اسلامي. [1] يعقوبي مي نويسد:

معاويه، عبدالله بن دراج، غلام خود را بر خراج عراق گماشت و به او نوشت: از مال عراق آن چه بدان كمك جويم به سوي من حمل كن. پس ابن دراج بر او نوشت و خاطر نشان ساخت كه دهقانان به او خبر داده اند كه كسرا و خاندان كسرا را «خالصه هايي » بوده است كه در آمد آن ها را براي خودشان جمع آوري مي كرده اند و حكم خراج بر آن بار نمي شود. پس [معاويه] به او نوشت كه آن خالصه ها را به شمار و خالصه اش قرار ده و سدها براي آن ها بساز. پس دهقانان را فراهم ساخت و از ايشان پرسش كرد. گفتند كه دفتر در حلوان است، پس فرستاد تا آن را آوردند و هر چه را براي كسرا و خاندان كسرا بود از آن استخراج نمود و سدها بر آن بست و آن را خالصه معاويه قرار داد... [معاويه] به عبدالرحمن ابن ابي بكره درباره سرزمين بصره نيز چنين نوشت و آن ها را دستور داد كه هديه هاي نوروز و مهرگان را نزد وي فرستند.... [2] .

بعد از معاويه، يزيد ميراث خوار چنين نظام سلطنتي اي شد كه اساس آن مبتني بر مال اندوزي بود. برخي از مهم ترين حركت هاي انحرافي كه از طرف معاويه و همفكرانش در تاريخ اسلام صورت گرفته و در وقوع سانحه عاشورا بسيار مؤثر بوده ست به اين قرار است:


پاورقي

[1] داود فيرحي، همان، ص 166.

[2] همان، ص 167 به نقل از: يعقوبي، تاريخ يعقوبي، ج 2، ص 145.