بازگشت

مهاجرين


تفسير مهاجرين از مقوله جانشيني پيامبر به گونه اي بود كه به آساني مي توانست رقباي جدي خود را از صحنه خارج كند. گروهي مهاجر به واسطه سابقه درخشاني كه در ياري پيامبر و همراهي او داشتند به عنوان مسلمانان اوليه كه در روزهاي سخت مكه تمام دارايي خود را رهاكرده و با پيامبر به مهاجرتي سرنوشت ساز رفته بودند، كسب مقام جانشيني پيامبر را پاداشي براي زحمات طاقت فرساي خود مي دانستند. ابوبكر، عمر، سعد وقاص، ابوعبيده جراح و ديگر مهاجرين اوليه به عنوان ياران نزديك پيامبر جزء «سابقون » بودند و از اين جهت مقام و مرتبت بالايي در بين پيامبر و مسلمانان داشتند. اما آن چه انصار را به طور كامل خلع يد كرد و چونان برهان قاطعي بر فرقشان فرو نشست، استدلالي بود كه از زبان ابوبكر بر منطق قبيله اي جاري شد:

اي گروه انصار! هر چه از فضيلت خود بگوييد، شايسته آنيد، اما عرب اين كار را جز براي اين طايفه قريشي نمي شناسد كه خاندان و نسبشان بهتر و مهم تر است. [1] .

ضربه دوم از طرف مهاجرين زماني نواخته شد كه ابوبكر روايت «الائمة من قريش » [2] را از طرف حضرت رسول صلي الله عليه وآله وسلم نقل كرد. ديگر، انصار را ياراي مقاومت نبود و بايد بر حاكميت جبري تفكر قبيله اي كه خود نيز محاطدر آن بودند، تن مي دادند.


پاورقي

[1] محمديوسف الکاند هلوي، حياة الصحابه (بيروت، دارالفکر، 1992م) ج‏2، ص 57-69.

[2] ابن قتيبه دينوري، الامامة و السياسة، تحقيق علي شيري (قم، بي‏نا، 1413ق) ج 1، ص 7 و شهرستاني، الملل و النحل، تحقيق محمد فتح الله بن بدران(قم، چاپ افست، 1364) ج 1، ص 38.