بازگشت

فرزندان امام حسين


و اما فرزندان امام حسين عليه السلام بنابر تاريخ مشهور كه مرحوم شيخ مفيد رضي الله عنه نيز آن را


تأييد كرده، شش نفر هستند. دو دختر و چهار پسر كه عبارتند از: امام سجاد عليه السلام، حضرت علي اكبر عليه السلام، حضرت علي اصغر عليه السلام، جعفر، فاطمه عليهاالسلام و سكينه عليهاالسلام. كه عده اي از مورخين رقيه ي عليهاالسلام سه ساله را نيز به آن افزوده اند. [1] .

1 - امام سجاد عليه السلام: حضرت علي بن الحسين عليه السلام در تاريخ پنجم شعبان سال 38 هجري، در مدينه ديده به جهان گشود. كنيه ي آن حضرت ابامحمد و مدت امامتش 35 سال و طول عمر آن بزرگوار 57 سال بود كه با زهر هشام بن عبدالملك به شهادت رسيد و در قبرستان بقيع مدفون گشت.

امام سجاد عليه السلام در واقعه ي كربلا، 23 سال داشت، كه در طول اين مدت به شدت مريض بود. خداوند متعال به اين وسيله او را از شرارت بني اميه حفظ كرد و او توانست در طول اسارت به كوفه و شام، خفتگان را بيدار سازد و اشك هاي ندامت را بر رخسارها جاري كند و با خطبه اي در شام به تبليغات 46 ساله ي امويها پايان دهد.

2 - حضرت علي اكبر عليه السلام: فرزند بزرگ اباعبدالله الحسين عليه السلام كه نام مادرش ليلي است. روز يازدهم شعبان سال 33 هجري در مدينه متولد شد و در روز عاشورا يك جوان پرتوان 28 ساله بود. در جنگ با دشمنان 120000 نفر را به خاك هلاكت افكند و تمام قشون عمر سعد را متزلزل نموده و رعب و هراس در دل آنان ايجاد نمود و چنان پيش رفت كه آنان را به ضجه و ناله واداشت و كشتگان را به 200 نفر رسانيد. [2] .


رشد و كمال علي اكبر عليه السلام در ميان تمام بني هاشم و ياران امام حسين عليه السلام كم نظير و زبانزد بود. وي را خلقا، خلقا و منطقا شبيه رسول الله صلي الله عليه و آله و سلم مي دانستند.

3 - حضرت علي اصغر عليه السلام: طفل شش ماهه ي حسين بن علي عليه السلام كه نام مادرش رباب است. امام حسين عليه السلام روز عاشورا به خيمه مراجعه كرد و فرمود: طفل شيرخواره ام علي را بدهيد تا او را ببينم. چون علي اصغر عليه السلام را به او دادند، آن حضرت فرزندش را مي بوسيد. و نقل است كه خطاب به دشمن فرمود اگر به من رحم نمي كنيد به اين طفل شيرخوار رحم كنيد و او را سيراب سازيد. كه حرمله به دستور عمر سعد گلوي علي اصغر عليه السلام را شكافت.

در كتب مقتل، هم از علي اصغر عليه السلام شيرخوار ياد شده و هم از عبدالله؛ و اينكه آيا دو كودك بوده و يا هر دو يك كودك اند، اختلاف است و بنابر نظر مشهور اين دو نام يك كودك است.

4 - جعفر؛ كه مادرش زني از قبيله ي قضاعه است و در واقعه ي كربلا حضور نداشت و گفته اند قبل از اين واقعه از دنيا رفته بود. [3] .

5 - فاطمه عليهاالسلام: كه در سال 41 هجري متولد شد. بانوي با شرافت و دانش كه اهل ذكر و شب زنده داري و عبادت بود و روزها روزه مي گرفت. از جمال ظاهر و باطن برخوردار و تيزهوش و اهل سخن و ادبيات و حديث بود. روايات زيادي را از حضرت زهرا عليهاالسلام، امام حسن عليه السلام، حضرت زينب عليهاالسلام، امام سجاد عليه السلام، عايشه و اسماء و حتي از ابن عباس و بلال نقل نموده است و ديگران نيز مانند فرزندان امام حسن عليه السلام و امام حسين عليه السلام و حضرت زينب عليهاالسلام، از وي حديث نقل كرده اند. [4] .

در تاريخ آمده است كه حسن مثني فرزند گرامي امام حسن عليه السلام، به نزد امام حسين عليه السلام آمد و آرزو كرد كه به افتخار دامادي آن حضرت درآيد. آن بزرگوار فرمود: «از دو دخترم فاطمه و سكينه، هر كدام را اختيار مي كني، مانعي ندارد. ولي من فاطمه را به مصلحت


مي دانم زيرا او هم از سكينه بزرگتر است و هم به مادرم زهرا عليهاالسلام شباهت دارد و در جمال و تقوا و فضيلت نظيري ندارد و بيشتر به عبادت خدا مي پردازد» [5] .

فاطمه عليهاالسلام با حسن مثني ازدواج كرد، و هر دو در واقعه ي كربلا حضور داشتند. حسن مثني در ركاب سالار شهيدان شجاعانه جنگيد و پس از زخم هاي بي شمار به زمين افتاد. فاطمه بالاي سر او گريه مي كرد و در فراق او بي تاب بود تا اينكه بعد از شهادت اباعبدالله عليه السلام، سرهاي شهداء را جدا مي كردند. او را ديدند كه رمقي در بدن دارد. با شفاعت اسماء بن خارجه كه از طرف مادر با حسن مثني نسبت داشت، او را رها كردند و با معالجه در كوفه، جان سالم بدر برد. [6] از او فرزنداني بنامهاي عبدالله محض، ابراهيم غمر و حسن مثلث به دنيا آمدند. [7] .

فاطمه بنت الحسين عليه السلام در نهضت حسيني در فرصت هاي مناسب، به سخنراني پرداخت و از شهادت و مظلوميت اباعبدالله الحسين عليه السلام سخن گفت و در مجلس يزيد در حالي كه با زنجيرهاي اسارت به آن محفل وارد مي شد، خطاب به او گفت: اي يزيد! تو در جرأت و شقاوت به جايي رسيده اي كه فرزندان پيامبر را اسير مي كني؟ [8] وي در كوفه نيز فصيح و رسا عليه ابن زياد سخنراني كرد و همه را به گريه انداخت [9] .

در تاريخ آمده است كه فاطمه عليهاالسلام بعد از فوت شوهر، به مدت يكسال بر سر قبر او به نوحه سرايي و عزاداري پرداخت. وي تا زمان امام صادق عليه السلام را درك كرد و سال 117 هجري، در سن 70 سالگي در مدينه، بدرود حيات گفت و در قبرستان بقيع دفن شد [10] .

6 - سكينه عليهاالسلام: نام اصلي اش را آمنه، امينه، اميمه يا امامه نوشته اند. او در سال 47


هجري در مدينه ديده به جهان گشود و 70 سال زندگي كرد و در روز پنجشنبه پنجم ربيع الاول سال 17 هجري، در مدينه وفات نمود و در بقيع مدفون گشت. مادر او رباب دختر امرءالقيس است كه هر دو در كربلا حضور داشتند و در پيشبرد نهضت اباعبدالله الحسين عليه السلام نقش مهمي داشتند.

سكينه دختري با استعداد، سخنوري فصيح، شاعري هنرمند و سياستمداري دورانديش بود و در علم، معرفت، ادب، توجه به حق و جذبه ي پرودگار، كم نظير و مورد توجه خاص پدرش اباعبدالله الحسين عليه السلام بود. وي در نهضت كربلا در هر فرصتي با فرازهاي مناسب و اشعار پرمعني، اهداف حسين بن علي عليه السلام را متذكر مي شد. در واقعه ي كربلا، همراه شوهرش عبدالله بن حسن، فرزند بزرگ امام حسن مجتبي عليه السلام بود و اينكه گاهي او را يك دختر كوچك و چند ساله معرفي مي كنند، صحت ندارد و با خطاب امام حسين عليه السلام كه او را «خيرة النسوان» ناميد [11] منافات دارد. حداقل سن او در واقعه ي كربلا 14 مي باشد و چون شوهرش در كربلا شهيد شد، به عقد مصعب بن زبير درآمده كه او نيز در جنگ با عبدالملك مروان كشته شد. سپس عبدالملك از آن بي بي خواستگاري كرد! سكينه در جواب گفت: هرگز با قاتل شوهرم ازدواج نمي كنم. سپس از بصره عازم مدينه شد و چون به كوفه رسيد، شيعيان و مردم اين شهر از ايشان استقبال گرمي به عمل آوردند و تقاضا كردند كه آن بانو در كوفه بماند. او در جواب گفت: سوگند به خدا! او خود مي داند من شما را دشمن مي دارم، زيرا شما جدم اميرالمؤمنين عليه السلام و عمويم امام حسن عليه السلام و پدرم حسين عليه السلام و برادرم علي اصغر عليه السلام و شوهرم مصعب را كشتيد. [12] .


پاورقي

[1] محققان واقعه‏ي خرابه‏ي شام و شهادت کودک سه ساله بنام رقيه عليهاالسلام را مورد بحث و تشکيک قرار داده و نظر واحدي ميان آنان وجود ندارد. در منابع اوليه که پيرامون قيام عاشورا و حوادث پس از آن نگارش شده است، بر خلاف نظر مشهور، اين مسأله نيامده است؛ ولکن در مقتل‏ها و اسناد تاريخي بعدي، به مسأله‏ي شهادت کودک سه ساله بنام رقيه عليهاالسلام در خرابه‏ي شام تصريح شده است.

اما در کتاب اجساد جاويدان - ص 59 تا 68 - با شواهد و قرائن فراوان اثبات شده است که فرزند سه ساله‏ي امام حسين عليه‏السلام رقيه عليهاالسلام نام داشت. مثلا در جايي نقل شده است که امام حسين عليه‏السلام خطاب به زنان حرم فرمود: «يا اختاه يا ام‏کلثوم و انت يا زينب و انت يا رقيه...». (سحاب رحمت، ص 765).

[2] جلاء العيون شبر ج 2، ص 200.

[3] سيماي امام حسين عليه‏السلام، ص 275.

[4] رياحين الشريعه ج 3، ص 281.

[5] همان.

[6] حياة الامام الحسين عليه‏السلام ج 3، ص 312.

[7] منتهي الامال ج 1، ص 463.

[8] تاريخ طبري ج 6، ص 253.

[9] ارشاد شيخ مفيد ج 2، ص 121 - بحارالأنوار، ج 45، ص 136.

[10] اعلام النساء ج 4، ص 44 - منتهي الامال ج 1، ص 463.

[11] سکينه، مقرم، ص 266 - شام سرزمين خاطره‏ها، ص 106.

[12] اعلام النساء ج 1، ص 438 و ج 2، ص 202 - رياحين الشريعة ج 3، ص 256 - اعيان الشيعه ج 3، ص 492 - منتهي الامال ج 1، ص 463.