بازگشت

خواننده گرامي


من بر زندگي تابناك هر كدام از اين چهره هاي راستين هدايت و انسانيت نگرشي نموده ام، بر اينانكه قهرمانان فرهنگ شهادت اند، اينانكه به حيات معني، و رهائي بخشيده و مرگ سياه ذلت و زبوني را از تارك تاريخ زدوده اند و شهادت را به ارمغان آورده اند، براستي براي هر كدامشان در تاريخ فصلي از برازندگي و درسي از شهامت و شجاعت و بارقه اي از نور و هاله اي از اميد و جايگاهي از ايمان و كلماتي از پيام است.


من مي خواهم به زندگي رادمردي از اين رادمردان بپردازم كه به واقع بسيار شگفت انيگز و حيرت افزا است. و اين بدان معني نيست كه داستان شگفت ديگر ياران حسين (ع) اعجاب انگيز نيست. نه، نه كه ما را چنين منظوري نيست، كه آنان همه شان در ملكوت اعلي براي هميشه تاريخ مي درخشند، چونان ستارگان فروزنده در شب تار، آنان در عروج شان به آسمان، تبديل به اختراني درخشان شده اند كه بر كربلاي تاريخ نورافروزاند.

اين قصه، داستان عبدالله بن عمير است.