بازگشت

بروايت تاريخ، همگام با ابوذر...


گوئي، با جون [1] اين همگام سياه ابوذر، در برهوت حجاز و بر ريگزارهاي داغ هم آوازم:

سوگند گفته ام كه آزادانه و در ره آزادي كشته شوم و بدين لحاظ مرگ سرخ را پديده اي ناگوار نمي بينم. يا كه گوئي همگام با اويم، تا بدانجا كه شراره هاي جهاد از سيماي ابوذر او را فراگرفته، و تجلي اين جريان را در فراز و نشيب هاي حساس تاريخ مي يابيم؛ آنجا كه بر چهره ي پليد استبداد حاكم و طواغيت مستبد تازيانه تاديب از پيام روح بخش پيامبر بزرگوار اسلام مي نوازد.


برترين جهاد، سخن حقي است كه در برابر سلطاني ستمكار گفته شود.

و براستي ابوذر، بدين فرمان گردن نهاده و بر معاويه بن ابي سفيان تاختن آغازيد و فرزند عفان را نيز بباد انتقاد گرفت.

و جون در كنار ابوذر اين درس را به نكوئي آموخته بود، و اين قصار را با شمشير جهاد درآميخته بود.

او در طول حيات خويش، با شمشيرش جهادگري توانا و با شهادتش شاهدي آگاه و با كوره مذاب ايمان اش، مؤمني موحد و با راه و رسم اش عامل بسط و گسترش عدالت اجتماعي بود.

او سراپا عشق و محبت به فرزند فاطمه پاره تن رسول الله بود. به حسن (ع) سبط اكبر پيامبر و به حسين عليه السلام عشق مي ورزيد.

جون اين مولد مكتب ابي ذر در سرزمين تاريخ در عاشوراي 61 در حضور حسين (ع) شهيد شد؛ چه نيكو، زيبائي شهادت را بر خويش جلوه گر ساخته بود.


پاورقي

[1] نام جون در تاريخ طبري حويثبت شده است. مؤلف در ترجمه اين اثر بجاي واژه غلام (همگام) به کار رفته است. (مترجم).