(اي واي چقدر از ما به هلاكت افتادند؛ يك سپاه و يك جوان هاشمي؟؟؟!) اين سخن دشمن در لحظه تصميم گيري بود؛يكباره بر علي اكبر، همگي سپاه يورش آوردند، آن گاه براي تزلزل روح شكست ناپذير اكبر به سوي خيمه گاه حمله كردند و اكبر براي دفاع در مقابل دشمن قرار مي گيرد، ناگهان جرثومه اي پليد به نام (مره بن منقد بن النعمان) از فرزندان نابكار عبدالقيس از پشت سر به علي اكبر حمله نمود و ضربتي بر قامت استوار اكبر زد، اكبر از اسب به زمين نمي افتد اما خم مي شود و گردن اسب را در آغوش مي گيرد، دشمن موقعيت را مناسب ديده، حمله مي نمايد و جسد مطهر اكبر را ناجوانمردانه قطعه قطعه مي نمايد. اكبر آخرين وداع را با پدر در سخت ترين حالت مي نمايد.

عليك مني السلام يا اباه، هذا جدي رسول الله قد سقاني شربه من الماء لا اظمأ بعدها ابدا.

آنگاه اسب كه بر اثر ريزش خون جلو چشم اش حاجب شده بود اشتباها اكبر را به ميان دشمن مي برد، اكبر بر زمين مي افتد و دشمن از وحشيانه ترين حالت استفاده نموده و جسم بي جان اكبر را پاره پاره مي نمايد حتي قطعوه اربا اربا، حسين برق آسا به طرف اكبر مي شتابد كفتاران وحشي را متفرق نموده آنگاه راس مقدس اكبر را كه با خاك و خون


آغشته بود به دامن مي نهد و زيباترين و انقلابي ترين اشك ها را نثار علي مي نمايد و مي فرمايد:

علي الدنيا بعدك العفا يا بني، قاتل الله قوما قتلوك.

در اين هنگام زينب به سوي حسين مي شتابد، فريادي رعدآسا، يا حبيباه... يا ابن اخاه، اكنون رسالت تاريخي زينب، اينك پيام بر شهيدان، بر زيباترين شهيد عاشوراء، اشك مي ريزد، زينب بر قامت پاره پاره اكبر مي افتد.

آن قدر اشك بر اكبر مي ريزد كه صورت خونين اكبر را با سرشك چشم مي شويد، اعضاي متلاشي اكبر را جمع مي نمايد و با حسين به خيمه گاه مي رساند، گويا مي بينم كه حسين با اكبر اين گونه وداع مي نمايد:

يا كوكبا ما كان اقصره عمره كذا تكون كواكب الاسحار.

اي تاريخ گرچه زندگي اكبر كوتاه بود ولي بر اوراق تاريخ شهيدان توحيدي با خطي درخشان چون خون پاكش رمز شهادت، نورافشاني در هر عصري براي هر نسلي دارد، و به هر ملتي مرده، توان انقلابي مي دهد و پديد آورنده زيباترين صحنه هاي تاريخ بشري مي شود.

رحمت بيكران الله از آن اكبر باد رضايت مسلم حق از اكبر است. خداي در بهشت بوي كرامت بي حد نمايد و ملحقمان سازد به بندگان صالحش و قرارمان دهد از رزمندگان جبهه حق تا: رمز زندگي با عزت را از حسين بياموزيم و موعظه تاريخ و عبرت خوب زيستن


را از يارانش فراگيريم و حركتهاي مردمي ساز را از فرزندانش خصوصا:اكبر شهيد بياموزيم.