بازگشت

امام صادق زائر امام حسين را تشويق نمود


موسي ابن قاسم حضرمي گويد: در ابتداي حكومت منصور، امام صادق عليه السلام به نجف آمده و فرمود: اي موسي به جاده اصلي برو، آنجا بايست و نگاه كن، مردي از طرف قادسيه خواهد آمد، به او بگو يكي از اولاد پيامبر تو را مي خواند او با تو مي آيد،

حضرمي گويد: به جاده رفتم مدت زيادي منتظر شدم، هوا به شدت گرم بود، خبري نشد، نزديك بود كه نافرماني كنم و برگردم، كه از دور شبحي ديدم، نزديك من آمد، مردي بود شترسوار، گفتم: اينجا يكي از اولاد پيامبر نشاني تو را داده و تو را مي خواند، گفت: بيا برويم، كنار خيمه شتر را خواباند و وارد شد، من درب خيمه صدا را مي شنيدم ولي آنها را نمي ديدم، حضرت فرمود: از كجا مي آئي؟ گفت: از دورترين نقطه يمن، حضرت فرمود: تو بايد از فلان نقطه باشي، گفت: بله، فرمود: به چه منظور اينجا آمدي؟ عرض كرد: به زيارت امام حسين آمده ام، حضرت فرمود: تو هيچ كاري نداري جز زيارت حسين عليه السلام؟! آن مرد گفت: كاري ندارم، فقط آمده ام نزد او نماز بگذارم و زيارتش كنم و سلام دهم و به نزد خانواده ام برگردم،

امام صادق عليه السلام فرمود: در زيارت حسين چه (فضيلتي) مي بينيد؟ او گفت: ما معتقديم كه زيارت او موجب بركت در جانمان و خانواده و اولاد و اموال و زندگي ما و موجب برآورده شدن حوائج ما مي شود،

حضرت فرمود: اي برادر يمني، آيا مي خواهي، فضيلت ديگري از فضائل او برايت اضافه كنم؟ عرض كرد: بفرمائيد اي پسر پيامبر، حضرت فرمود: زيارت اباعبدالله معادل يك حج قبول شده پاكيزه با پيامبر است، آن مرد تعجب كرد، حضرت فرمود: آري بخدا، و دو حج مقبول و پاكيزه با پيامبر، آن مرد تعجب كرد، حضرت همينطور اضافه نمود تا به سي حج مقبول و پاكيزه با پيامبر رساند. [1] .


پاورقي

[1] وسائل الشيعه و هامش آن ج 10 ص 350.