بازگشت

غارت لباسها و وسائل امام حسين


سپس شروع كردن به غارت لباس و وسائل پسر پيامبر، پيراهن حضرت را اسحق ابن حيوة، ربود و پوشيد و پيس شد و موي او ريخت، روايت شده كه در آن پيراهن بيش از صد و ده زخم تير و نيزه و شمشير يافته شد،

مؤلف گويد: شقاوت را ببين، پيراهني كه به خون مظلومي چون سيدالشهداء آغشته و ننگ ابدي بر قاتلين آن دارد، آن هم با وجود آن همه جراحت كه پيراهن را پاره پاره مي كند، چه ارزش مالي دارد كه اين ظالم آن را ربود، آري آن نامردان مي خواستند به اين وسيله افتخار كنند و آن را مانند مدال افتخاري از جنايات خود داشته باشند،

زير جامه حضرت را بحر بن كعب غارت كرد، و اين همان سراويلي است كه از بافته هاي يمن بوده كه چشم را خيره مي كرد، و حضرت چند جاي آن را پاره نمود و شكافت تا از تن حضرت بيرون نياورند، اما آن را هم در آوردند، راوي گويد: اين شخص زمينگير شد و دو پايش از كار افتاد و طبق روايت ابو مخنف از دو دست او در زمستان آب چرك بيرون مي زد و در تابستان مانند دو چوب خشك مي شد، عمامه حضرت را اخنس ابن مرثد يا جابر ابن يزيد برداشت و بر سر بست و ديوانه شد،

نعلين حضرت را اسود ابن خالد بر گرفت، انگشتر حضرت را به جدل ابن سليم غارت كرد، و اين همان نامردي است كه انگشت حضرت را بخاطر انگشتر بريد،