بازگشت

خوش داشتند حرمت ميهمان كربلا


مظلوميت از آنجا شروع شد كه مردم كوفه در ظاهر پيشنهاد رهبري و قيام را به حضرت امام حسين عليه السلام دادند، چقدر نامه هاي پياپي به حضرت نوشتند و در آن نامه ها ضمن گلايه از حكومتهاي سابق و جنايات آنها اظهار داشتند: ما رهبري نداريم، به طرف ما بيا، شايد خداوند بخاطر شما ما را بر حق گرد آورد، ما با حاكم شهر در جمعه و عيد همراه نمي شويم، همينكه خبر آمدن شما بما برسد، حاكم شهر را به طرف شام بيرون مي كنيم،

امثال اين نامه ها پياپي نزد حضرتش مي آمد، و در اين ميان بسياري از كساني كه بعدا جزء لشكر عمر ابن سعد شدند نيز نامه ها فرستادند همانند شبث ابن ربعي و عمرو ابن حجاج و حجار ابن ابجر.

نوشتند كه زمين سرسبز و ميوه ها رسيد، هر وقت خواستي بيا كه بر لشكر آماده وارد مي شوي، و در نامه ديگر نوشتند بشتاب كه مردم منتظر شما هستند، آنها بجز شما به كسي علاقه ندارند، بشتاب، بشتاب، بشتاب. [1] .

مؤلف گويد: واي بر آنها، آري لشكرشان آماده بود، اما بر عليه امام حسين، منتظر بودند، اما براي شهادت حضرت و يارانش،



بيا شهر كوفان سراسر گل است

چمنها پر از ساري و بلبل است



زمين چون زمرد هوا همچو سيم

گلاب آيد از جوي و مشك از نسيم



صفاي گلستان به ديدن رسيد

ثمرهاي بستان به چيدن رسيد



بيا بال بگشا دلي شاد كن

تفرج در اين جنت آباد كن



سپاهي به پيش آيدت بنده وار

كه انديشه او را نجويد كنار




پاورقي

[1] نفس المهموم ص 49.