بازگشت

امام حسين و حاكم مدينه


بعد از هلاكت معاويه، يزيد به وليد ابن عتبة حاكم مدينه ضمن نامه اي نوشت كه از حسين ابن علي و عبدالله ابن عمر و عبدالله ابن زبير بيعت بگير و طبق برخي روايات به او فرمان داد كه اگر بيعت نكردند سر آنها را برايم بفرست، و وقتي امام حسين از مجلسي كه به دعوت حاكم مدينه، تشكيل شده بود و مروان نيز حضور داشت، بر مي خواست، مروان گفت: اگر الان حسين با تو بيعت نكند، هرگز به او دست پيدا نكني مگر بعد از آنكه ميان شما كشته هاي بسيار واقع شود، او را زنداني كن تا بيعت كند يا گردنش را بزن.

امام حسين فرمود: يا بن الزرقاء تو مرا مي كشي يا او، بخدا دروغ گفتي و گناه كردي و سپس خارج شدت مروان بن وليد گفت: حرف مرا گوش ندادي، مثل امام حسين هرگز خود را در اختيار تو نمي گذارد وليد گفت: واي بر غير تو، اي مروان، تو چيزي را كه نابودي دين من در آن است انتخاب كردي، بخدا كه دوست ندارم تمام آنچه خورشيد بر آن مي تابد از آن من باشد ولي قاتل حسين باشم، سبحان الله، من حسين را بخاطر اينكه مي گويد بيعت نمي كنم بكشم، بخدا سوگند گمان من اين است، آن شخصي كه روز قيامت در مقابل خون حسين محاسبه شود، كفه اعمال او سبك است. [1] .


پاورقي

[1] نفس المهموم ص 43.