او كه از محققين و بزرگان اهل سنت مي باشد و آوازه او بسيار شهرت دارد در شرح عقايد نسفيه گويد: حق اين است كه رضايت يزيد و اظهار خوشحالي او به كشته شدن امام حسين عليه السلام و اهانت او به اهل بيت پيامبر اكرم از متواترات است و ان كان تفصيله احادا، سپس گويد: ما راجع به يزيد و بي ايماني او ترديد نداريم، آنگاه مي افزايد كه: لعنت خدا بر او و بر ياوران و كمك كاران او - آمين.

و همچنين در شرح مقاصد نيز كلام جالبي دارد او در ضمن كلمات خود گويد: از مشاجرات و نزاعها و جنگهاي ميان صحابه معلوم مي شود كه گروهي از صحابه از راه حق بخاطر كينه و حسد و لجاجت و رياست طلبي و شهوتراني خارج شده اند، چرا كه هر صحابي معصوم نيست، ليكن علماء بخاطر گمان نيكو به صحابه كارهاي ايشان را توجيهاتي كرده اند كه مبادا عقائد مسلمانان نسبت به بزرگان صحابه منحرف شود، سپس گويد: و اما آنچه كه از ظلم بر اهل بيت پيامبر رفت، آنقدر روشن است كه مجالي براي مخفي كاري نيست و آنقدر فجيع و ناهنجار است كه جائي براي نفهمي و شبهه نيست، زيرا به گونه اي است كه نزديك است جمادات و حيوانات به آن شهادت دهند!

و ساكنان آسمان و زمين بگريند، كوهها فرو ريزد و بدي آن كردار تا ابدالدهر خواهد ماند، پس لعنت خدا بر آنكه مباشرت كرد يا راضي بود يا تلاش كرد و عذاب آخرت شديدتر و دائمتر است.

سپس گويد: اگر سؤال شود پس چرا برخي از علماء مذهب، لعن يزيد را جائز نمي دانند با اينكه مي دانند يزيد مستحق لعن و بيشتر از آن است، جواب گوئيم: اهل سنت متفقند در باطن بر اينكه يزيد مستحق لعن است، اما در ظاهر بخاطر اينكه دفاع كنند از خلفاء سابقين و اينكه مبادا مانند شيعيان، لعن از يزيد به ما قبل او سرايت كند، علماء صلاح ديدند كه جلوي اين راه را بطور كلي ببندند تا مردم گمراه نشوند! [1] .