بازگشت

شهادت مردم مدينه در مورد يزيد


اهل مدينه عده اي را پس از شهادت امام حسين براي تحقيق در مورد يزيد به شام فرستادند: كه از جمله آنها عبدالله ابن حنظله بود، يزيد آنها را احترام كرد و جوائز ارزنده اي به آنها داد، آنها كارهاي يزيد را مشاهده كردند و در بازگشت شروع كردن به بدگوئي از يزيد و گفتند: ما از نزد مردي مي آئيم كه اصلا دين ندارد، شراب مي خورد، طنبور مي نوازد، با سگها بازي مي كند. [1] .

عبدالله بن حنظله گفت: اي قوم از خداي بي همتا بترسيد، بخدا سوگند ما بر يزيد خروج نكرديم مگر اينكه ترسيديم از آسمان بر سر ما سنگ ببارد، يزيد مردي است كه با مادر و دختر و خواهر آميزش ‍ مي كند، شراب مي خورد و نماز را ترك مي كند، [2] .

و از همو نقل كرده اند كه گفت: از نزد مردي آمدم كه بخدا قسم اگر ياوري جز پسرانم نداشته باشم با آنها جهاد خواهم كرد. [3] .

يكي ديگر از آن عده كه به شام رفته بودند شخصي است بنام منذر ابن زبير، او در بازگشت گفت: همانا يزيد به من يكصد هزار جايز داد ولي اين مانع آن نيست كه راجع به او سخن نگويم، بخدا سوگند كه او شراب مي خورد، بخدا او مست مي شود بگونه اي كه نماز را ترك مي كند. [4] .


پاورقي

[1] تاريخ طبري، 7:4 و کامل ابن اثير 4:45 و تاريخ ابن کثير 8:216 (الغدير ج 10 ص 255).

[2] تاريخ ابن عساکر، 7:372 (الغدير ج 10 ص 255).

[3] تاريخ ابن عساکر و کامل ابن اثير 4:45 (الغدير ج 10 ص 255).

[4] کامل ابن اثير 4:45، و تاريخ ابن کثير 8:216 (الغدير ج 10 ص 255).