بازگشت

اهميت عواطف


راي تحريك و تشويق مردم نسبت به انجام كاري با ممانعت از كاري، و با نشان دادن، خوبي يا زشتي شخصي يا كاري، از دو راه استفاده مي شود.

راه اول اينكه با عقل او صحبت كني، با استدلال و بيان خوبي و بديها، شخص را تشويق و يا بر حذر بداري،

راه دوم اينكه با عواطف و روحيات او صحبت كني، او را تحريك كني، عاطفه او را به هيجان آوري، از راه احساساتش وارد شوي، شور و شوق و عشق در او بيافريني.

راه اول براي كساني كه با مسائل عقلي سر و كار دارند و روحيات آنها را مغلوب عقلشان مي باشد مؤثر است، و چون اين عده كه همان اهل تفكر و تعقل هستند نسبت به توده مردم در اقليت هستند وانگهي اهل تفكر نيز بسياري از اوقات اسير احساسات و عواطف خود هستند، لذا كاربرد همه جانبه ندارد.

برخلاف راه دوم كه راه دل است و در نزد توده مردم بخاطر احساسات قوي و غلبه آن حتي بر مسائل عقلي، كاربرد بسيار و مؤثري دارد، لذا مي بينيم، هر گروهي كه بتواند بيشتر احساسات مردم و عواطف آنها را جذب كند، بيشتر موفق خواهد بود، و بهمين جهت است كه دزدان و دشمنان يك جامعه، بيشتر با تبليغات خود، از مسائل روحي و عاطفي براي اهداف شوم خود استفاده مي كنند، مردم را به طمع مي اندازند، يا مي ترسانند، يا شهوتشان و يا حس سودجوئي و مانند اينها را تحريك مي كنند،

عليهذا اگر مسلك و مرامي بخواهد در وجود مردم تأثير كند و مردم را هدايت كند، بايد از هر دو راه اقدام كند، هم عقل مردم را سيراب كند، هم عواطف مردم را كه بيشتر در مردم تأثير دارد، مجذوب كند.