بازگشت

ناسزاگويي به اهل البيت بر فراز منبرها


و در ادامه همين راستا بود كه معاويه سنت سب و ناسزا بر حضرت را برقرار كرد و مقرر كرد تا در تمام ممالك اسلامي بر روي تمام منابر و جمعه و جماعات حضرت علي عليه السلام را لعن كنند و خود نيز به آن مي پرداخت، حتي حاضر شدند كه احكام خدا را بخاطر پيشبرد اين هدف تغيير دهند، همچنانكه ديديم مروان، خطبه نماز عيد را قبل از نماز مي خواند، تا مردم متفرق نشوند و به سب اهل البيت گوش ‍ دهند.

اين سنت ننگين از زمان معاويه تا زمان عمر ابن عبدالعزيز ادامه داشت، كار بجائي رسيد كه خالد ابن عبدالله قسر كه از طرف هشام بر عراق امير بود بر روي منبر مي گفت: خدايا علي ابن ابي طالب ابن عبدالمطلب ابن هاشم، داماد پيامبر را كه دختر او نزدش است و پدر حسن و حسين لعنت نما.

و سپس با حالت استهزاء به مردم مي گفت: آيا با كنايه گفتم؟! [1] .

عده اي از بني اميه به معاويه گفتند، شما كه به آرزوي خود رسيده اي، اي كاش از لعن اين مرد دست بر مي داشتي؟ معاويه گفت:

نه بخدا سوگند دست بر نمي دارم تا اينكه كودكان بر اين روش بزرگ و بزرگترها پير شوند و كسي نباشد كه فضيلتي از علي نقل كند [2] كار بجائي رسيد كه امر چنان بر مردم متشبه شد كه مي گفتند: نماز بدون لعن ابي تراب (حضرت علي) درست نيست.


پاورقي

[1] شرح ابن ابي الحديد ج 4 ص 57.

[2] شرح ابن ابي الحديد ج 4 ص 57، 58.