و اي كاش به همين جا اكتفا مي كردند!!

مسعودي كه مورد قبول شيعه و سني است در اثبات الوصية مي نويسد، بطرف حضرت علي حمله كردند، در خانه را آتش زدند، و حضرت را با زور خارج كردند، و سرور زنان (حضرت فاطمه) را ميان در فشار دادند، تا اينكه محسن را سقط كرد!

صاحب وافي بالوفيات از نظام معتزلي نقل مي كند كه عمر در روز بيعت چنان بر شكم حضرت فاطمه زد كه محسن را سقط نمود و اينجاست كه ابن ابي الحديد سني معتزلي در شرح نهج البلاغه گويد: وقتي براي استادم ابوجعفر نقيب داستان هدر نمودن پيامبر خون هبار ابن اسود را بواسطه اينكه با نيزه بر هودج دختر پيامبر، زينب حمله كرد كه منجر به سقط فرزندش شد، نقل نمودم، استادم گفت: اگر پيامبر زنده مي بود حتما خون كسي كه فاطمه را ترساند تا فرزندش را سقط نمود، حلال مي كرد! [1] .

مسأله آنقدر شنيع بود كه ابوبكر در دم مرگ آرزو مي كرد اي كاش با خانه حضرت فاطمه كاري نمي داشتم، هر چند كار به جنگ بكشد. [2] .