بازگشت

سيدالشهداء از اسرار الهي به اصبغ نشان داد


اصبغ بن نباية از ياوران حضرت امير عليه السلام است او گويد: به امام حسين عرض كردم: از شما راجع به چيزي مي خواهم درخواست كنم كه به آن يقين دارم، و از سر خداست و آن سر در نزد شماست، حضرت فرمود: اي اصبغ مي خواهي گفتگوي پيامبر را با - ابي دون - (ابي بكر) در مسجد قبا ببيني؟ گفتم آري (حضرت امير عليه السلام قبلا بعد از رحلت پيامبر اكرم، در مسجد قبا، پيامبر را به ابوبكر نشان داده بود، و در آنجا پيامبر ابوبكر را توبيخ فرموده بود).

حضرت فرمود: برخيز، ناگاه خودم را (از مدينه) در كوفه ديدم، نگاه كردم، در كمتر از يك چشم بهم زدن مسجد (كوفه) را ديدم، حضرت در صورتم تبسم نمود سپس فرمود: اي اصبغ سليمان ابن داود، باد تحت اختيارش بود غدوها شهر و رواحها شهر، ولي به من بيش از سليمان داده شده است.

عرض كردم: بخدا كه راست فرمودي اي پسر پيامبر، حضرت فرمود: مائيم كساني كه علم كتاب و بيان آن، نزد ماست نزد هيچكس از مخلوقات خدا، آنچه نزد ماست، نيست، چون ما اهل سر خدائيم، سپس در صورتم تبسم نموده فرمود: داخل شو، وقتي وارد (مسجد كوفه) شدم، ناگاه پيامبر را ديدم كه در محراب مسجد رداء را بخود پيچيده است. [1] الحديث


پاورقي

[1] بحار ج 44 ص 184.