بازگشت

مبارزه با ثروت پرستي


«ثروت» نيز از ديدگاه قرآن و پيامبر گرامي اسلام صلي الله عليه و آله ارزش نيست، بلي اگر از راه مشروع به دست آيد و در راه خدا صرف شود ارزش است؛ «ثروت» به خودي خود يك ارزش نيست و نبايد ثروتمندان خود را از


ديگران برتر ببينند.

درست همان را كه در جاهليت به عنوان يك ارزش مي ديدند، اسلام عزيز بي ارزش تلقي كرد:

جمعي از ثروتمندان مستكبر و اشراف از خود راضي عرب به حضور پيامبر صلي الله عليه و آله رسيدند و به پيامبر عرض كردند: اگر اين پابرهنه ها را كه بوي آن ها مشام انسان را آزار داده و از فرط فقر لباس خشن و پشمينه در تن دارند، يعني سلمان، ابي ذر، خباب و...، از خود دورسازي ما نزدت خواهيم آمد، در مجلست خواهيم نشست و از سخنانت بهره خواهيم گرفت و در يك كلام مسلمان مي شويم! در اين هنگام آيه ذيل نازل شد:

«واصبر نفسك مع الذين يدعون ربهم بالغدوة والعشي يريدون وجهه و لا تعد عيناك عنهم تريد زينة الحيوة الدنيا و لا تطع من أغفلنا قلبه عن ذكرنا و اتبع هويه و كان أمره فرطا؛ [1] .

با كساني باش كه پروردگار خود را صبح و شام مي خوانند و تنها خشنودي خدا را مي جويند، هرگز چشم هاي خود را به خار زينت هاي دنيا، از آن ها بر مگير و از كساني كه قلبشان را از ياد خود غافل ساختيم اطاعت مكن؛ همان ها كه پيروي هواي نفس كردند و در كارهايشان اسراف مي ورزند».

اين آيه به پيامبر دستور داد هرگز تسليم اين سخنان فريبنده تو خالي نشود و همواره در دوران زندگي با افراد باايمان و پاك دلي چون سلمان و ابوذر باشد، هر چند دستشان از ثروت دنيا تهي و لباسشان پشمينه است.


به دنبال نزول اين آيه پيامبر به جست و جوي اين مؤمنان مخلص پرداخت (كه گويا با شنيدن اين سخن ناراحت شده و به گوشه اي از مسجد رفته و عبادت پروردگار پرداختند). سرانجام آن ها را در آخر مسجد در حالي كه به ذكر خدا مشغول بودند يافت فرمود:

حمد خدا را كه نمردم تا اين كه چنين دستوري به من داد كه با امثال شما باشم كه زندگي و مرگ با شما خوش است «معكم المحيا و معكم الممات». [2] .

با اين روش پيامبر بزرگ عملا اثبات كرد كه ارزش در اين مكتب ايمان است نه «پول و ثروت».

امام علي عليه السلام فرمود:

«ومن أتي غنيا فتواضع له لغناه ذهب ثلثا دينه؛ [3] .

كسي كه نزد ثروتمندي رود و به خاطر ثروتش در برابر او فروتني كند، دو سوم دينش از دست رفته است.

در سخني ديگر امام علي عليه السلام تكبر فقيران در برابر ثروتمندان و مقهور ثروت آنان نشدن را ستوده است:

«ما أحسن تواضع الأغنياء للفقراء طلبا لما عندالله و أحسن منه تيه الفقراء علي الأغنياء اتكالا علي الله؛ [4] .

چه نيكوست فروتني ثروتمندان در برابر فقيران براي به دست آوردن آن چه نزد خداست و نيكوتر از آن بزرگ منشي مستمندان به اعتماد بر خدا در


برابر اغنياست».

و به اين ترتيب اين ارزش جاهلي نيز در مكتب حيات بخش اسلام رنگ باخت.


پاورقي

[1] کهف (18) آيه‏ي 28.

[2] مجمع البيان، ج 6-5، ص 718؛ تفسير قرطبي، ج 10، ص 390 و 391.

[3] نهج‏البلاغه، حکمت 228. نيز به همين مضمون: بحارالأنوار، ج 73، ص 169 و ج 77، ص43 و117.

[4] نهج‏البلاغه، حکمت 406.