داستان سرايي هدف دار
قرآن كريم داستان سرايي بي هدف و يا با اهداف انحرافي را محكوم مي كند و آن را شگرد منحرفان براي گمراه كردن مردم از راه خدا مي داند:
«و من الناس من يشتري لهو الحديث ليضل عن سبيل الله بغير علم و يتخذها هزوا أولئك لهم عذاب مهين؛ [1] .
بعضي از مردم خريدار سخنان بيهوده اند تا به ناداني مردم را از راه خدا گمراه كنند و آيات الهي را به استهزا و سخريه گيرند؛ براي آنها عذاب خواركننده است».
مصاديق گوناگوني براي «لهو الحديث» ذكر شده است از جمله:
- هرگونه سخن يا آهنگ سرگرم كننده و غفلت زا كه انسان را به گمراه بكشاند؛- سخنان سخريه آميزي كه به منظور محو حق و تضعيف پايه هاي ايمان مطرح مي شود؛
- داستان ها و افسانه هاي خرافي كه سبب انحراف مردم از صراط مستقيم الهي مي گردد. [2] .
شأن نزولي كه برخي از مفسران براي آيه فوق ذكر كرده اند، مؤيد احتمال سوم است؛ گرچه آيه مفهوم عام و گسترده اي دارد.
گفته اند: اين آيه درباره ي نضر بن حارث است. او مرد تاجري بود و به ايران سفر مي كرد و در ضمن داستان هاي ايرانيان را براي قريش بازگو مي كرد و مي گفت: اگر محمد براي شما سرگذشت عاد و ثمود را نقل مي كند، من داستان هاي رستم و اسفنديار و اخبار كسري و سلاطين عجم را باز مي گويم، آنها دور او را گرفته استماع قرآن را ترك مي گفتند. [3] .
امامان عليهم السلام كه هاديان انسان هستند، در پي آن بودند كه جلو ابتذال در عرصه ي داستان و قصه را بگيرند و جامعه را به سوي همان چيزي هدايت كنند كه قرآن در پي آن است و به دنبال تاريخ و داستان هاي سازنده و جهت دار و هدايتگر انسان ها به ارزش هاي والاي انساني باشند.
پاورقي
[1] لقمان (31) آيهي 6.
[2] رک: مجمع البيان، ج 8-7، ص 490.
[3] مجمع البيان، ج 8-7، ص 490.