بازگشت

عاشورا، منطق حيات و عدل


عاشورا بايد به نام منطق حيات و عدل، و معلم ايمان و حماسه، و كلاس آزادگي و شرف، و مدرسه اعتقاد و جهاد، و آموزشگر نماز و قرآن، و رمز سلوك روحي صحيح و عرفان الهي مثبت، هميشه و هميشه، تا ظهور نير اعظم و وارث كبير عاشورا و برهم زننده همه ظلم ها و ستم ها... زنده باشد، و در سراسر كشورهاي اسلامي حضور سازنده خويش را حفظ كند، و يك ميليارد مسلمان را در خط دفاع از كرامت بزرگ انسان و رسالت سترگ قرآن متحد سازد....

اكنون ملاحظه مي كنيد كه محتواي مجالس حسيني بايد چگونه باشد، و ذاكران حسيني كيان باشند و مداحان چه كسان؟ و آيا مي شود اين مجالس را به هر گونه اداره كرد، و به دست هر كس سپرد، و دست هر كس را در اين باره باز گذاشت، و انتساب به رسالت امام حسين عليه السلام و توليت عاشورا را براي همه - با هر چگونگي - مشاع دانست....

از جمله چيزهايي كه در اين انقلاب اميد مي رفت اين بود كه درباره سامان دادن آگاهانه به مجالس عزاداري و هيئت هاي مذهبي، اقدام هايي سالم و سازنده و قاطع انجام يابد:

- درباره روضه خوانان و ذاكران و مداحان، و شرايط ضروري براي آنان، از چندين نظر (و تصفيه در مواردي كه لازم باشد).

- درباره مديران اين مجالس و رؤساي هيئت هاي مذهبي، و شرايط ضروري براي آنان (و تصفيه در مواردي كه لازم باشد)، و جلوگيري از سوء استفاده اغنيا و متكاثران از اين مراسم.

- درباره چگونگي برگزاري مراسم، به صورتي كه كمترين صدمه و مزاحمتي براي مردم و همسايگان نداشته باشد، و مردم را از مراسم ديني زده نكند، و اوج عزاي حسيني را فرو نيفكند؛ و وضع مقرراتي قاطع در اين باره (و جلوگيري جدي هر جا لازم شد)... و افسوس كه اين اميد نيز تحقق نيافت.