بازگشت

عدالت


و در روز عاشورا فرياد عدالت را در ذات لحظه ها دميد، تا از منافذ تاريخ، در هميشه روزگار شنيده شود، و با رنگ خونبار فجر و شفق همواره آبادي هاي گيتي را به حماسه حيات و حيات حماسه فرا خواند.

محققان در مسائل عاشورا، از جمله علّامه شيخ محمّد سماوي نجفي، در كتاب گرانقدر ابصار العين في انصار الحسين عليه السلام نوشته اند، كه حضرت امام حسين عليه السلام در روز عاشورا دو خطبه كاملاً رسمي خواند: 1. درباره معرفي خود؛ 2. درباره معرفي هدف خود.

در خطبه اول، خود را معرفي كرد، تا اتمام حجت شود، و همه آن شقاوت پيشگان بدانند كه با امام خود، و فرزند و جانشين پيامبر خود، و حامل كتاب خدا، و مجسمه كامل توحيد و تقوي مي جنگند. و چه بسا يك تن در آن ميان توبه كند، و انساني از هلاكت ابدي رهايي يابد. اين نهايت شفقت و مهرباني پسر پيامبر خدا بود نسبت به امت جد خود، و نسبت به انسان و انسانيت. و اما خطبه دوم، درباره عدالت بود، و سرزنش آن لشكر كه، شما به ياري حكومتي با من مي جنگيد كه عادل نيست، و گامي در راه اجراي عدالت برنداشته است (بغير عدل أفشوه فيكم).

سخن را خلاصه كنم، امروز شيعه در جهان بسيار است، و در كشورهاي بسياري سكونت دارد، ليكن كشوري كه در همه جهان به نام «تشيع» معروف است، و در هر سال برپا دارنده اصلي مراسم عاشوراي حسيني است، ملت ايران است. يعني ملتي كه بايد بداند امام حسين عليه السلام و يارانش شهيد شدند، و خاندان پيامبرصلي الله عليه وآله اسير گشتند، تا احكام قرآن عملي گردد، و قسط قرآني گسترش يابد، و هنگامي كه به نام اسلام و با ياد حسين عليه السلام و نام حسين عليه السلام اين همه جوان هاي اين مملكت به جبهه رفتند، و سپس جنازه آنها را - آن هم نه همه را - به خانواده هايشان تحويل دادند، بايد «نظام عامل بالعدل» (به نص قرآن) و «جامعه قائم بالقسط» (به نص قرآن) تشكيل مي يافت، و آيا بجاي آن، چه كردند؟ و اكنون كسي هست كه با ريشه هاي فساد در قضاوت و اقتصاد و نفوذ نفوذي هاي بي شمار بتواند درافتد؟ و ملت را نجات دهد؟ و يا مي شود از يدك كشيدن نام اسلام دست بردارند؟ آيا كو عمل به احكام قضايي و اقتصادي اسلام؟ كو پيام عدالت عاشورا؟

پاسخ اين سؤال نزد دو طايفه است:

1. اسلام شناسان و عدالت طلباني كه نمي پذيرند، در كشور، كساني در هر لباس پول هايي را - كه بايد مورد وارسي قرار گيرد - بدون توجه به اين امر، تأييد كنند، حتي اگر براي مصرف امور خير...، چون هيچ خيري بالاتر از عدالت نيست، آن هم عدالتي كه به تعريف امام صادق عليه السلام اگر اجرا شود، همه مردم و همه طبقات محروم را به حق خود مي رساند.

2. انسان هاي محروم، در طيف هاي مختلف جامعه ايران، از شهري و روستايي، با كار و بيكار، جوان و پير، مريض و سالم، مرد و زن و....

و اما «مظلوميت مضاعف» كه آن را به عنوان نام براي مقاله برگزيده ام، به معناي اين است، كه در عاشورا دو ظلم واقع شده است: يكي بر حضرت امام حسين عليه السلام و خاندان پيامبر اكرم صلي الله عليه وآله و ديگري بر خود عاشورا؛ عاشورايي كه براي عدالت برپا شد، در راه تكاثر و اتراف و اسراف و اجحاف و اتلاف مال مردم مصرف مي شود. كسي در عاشورا گامي براي عدالت، برنمي دارد؛ و آنكه علي عليه السلام فرمود: «گردن توانگران را خرد مي كنم تا حق محرومان را از آنان بگيرم، و طبقات محروم را در صدر جامعه مي نشانم و حقشان را به آنان مي رسانم» به گوش احدي فرو نمي رود. پس چنان است كه چهل سال پيش در كتاب «سرود جهش ها» نوشتم: «باز بايد عاشورايي براي عاشورا گرفت»....