بازگشت

ايمان و صلابت


و اما بعد ايمان و صلابت در آرمان: بر هيچ متفكري پوشيده نيست كه يك مكتب بنيادي به ايمان نيازمند مي باشد.

قرآن به داشتن ايمان راسخ بسيار بهاء مي دهد و آيات متعددي را مطرح مي كند، فقط به يك نمونه از آن اشاره مي كنيم.

در قبال افرادي كه ظاهرسازي مي كنند خواه مسلمان باشند و يا از طائفه ديگر، آنان را مورد نكوهش قرار مي دهد و براي ايمان ظاهري ارزشي قائل نيست و ارزش را در ايمان واقعي و حقيقي مي داند روي اين جهت دو بار كلمه ايمان در آيه تكرار شد:

ان الذين آمنوا و الذين هادوا و النصاري والصابئين من امن بالله و اليوم الاخر و عمل صالحا فلهم اجرهم عند ربهم و لا خوف عليهم و لا هم يحزنون. [1] .

آنان كه ايمان ظاهري دارند و پيروان يهود و نصاري و ستاره پرستان هستند بايد اين اصل كلي را بدانند كه ايمان واقعي به خدا و روز قيامت و عمل صالح ثمره دارد و مشمول اجر الهي مي شود.

كلمه آمنوا حكايت از ايمان ظاهري و كلمه امن اشاره به ايمان واقعي است. هر كدام از پيروان اديان كه در عصر و زمان خود بوده اند، اعتقاد قلبي و ايمان راسخ به خدا، در محضر خدا، ارج دارد؛ نه ظاهرسازي در دين.

ملاك در دين داري صلابت در آئين مي باشد و اين قانون را از يك نمايشنامه واقعي يعني شهداي كربلا مي توان استفاده نمود.

ما در ذكر نمونه سعي مي كنيم مطلب را بر عباس عليه السلام تطبيق دهيم زيرا امام صادق عليه السلام در مورد حضرت عباس عليه السلام فرمود: در مورد حضرت عباس كه: صلب الايمان يعني داراي ايمان محكم بود كه دشمن نمي توانست در او تزلزل ايجاد كند بلكه در راه امامش محكم و پايدار و استوار بوده است.



پاورقي

[1] بقره/ 62.