بازگشت

اغراض دشمنان


عامل هاي تحريف بر دو قسم است. يك نوع از عامل هاست كه عامل هاي عمومي است، يعني به طور كلي در تواريخ دنيا اين عوامل وجود دارد و تواريخ را دچار تحريف مي كند، اختصاص به حادثه عاشورا ندارد. مثلاً هميشه اغراض دشمنان خود يك عاملي است براي اينكه حادثه اي را دچار تحريف كند. دشمن براي اينكه به هدف و غرض خودش برسد، تغيير و تبديل هايي در متن تاريخ مي دهد و يا توجيه و تفسيرهاي ناروايي از تاريخ مي كند كه اين مطلب نمونه هاي زيادي دارد و من نمي خواهم از نمونه هاي آن بحثي كرده باشم. همين قدر عرض مي كنم كه در حادثه كربلا هم اين نوع از عامل دخالت داشت، يعني دشمنان در صدد تحريف نهضت حسيني برآمدند. همان طوري كه در دنيا معمول است كه دشمنان، نهضت هاي مقدس را به افساد و اخلال و تفريق كلمه و ايجاد اختلاف و امثال اينها متهم مي كنند، حكومت اموي خيلي كوشش كرد براي اينكه چنين رنگي به نهضت حسيني بدهد.

از همان روز اول چنين تبليغاتي شروع شد. مسلم كه به كوفه آمده بود، يزيد ضمن ابلاغي كه براي ابن زياد براي حكومت كوفه صادر مي كند، اين گونه مي نويسد: «مسلم پسر عقيل به كوفه آمده است و هدفش اخلال و افساد و ايجاد اختلاف در ميان مسلمانان است، پس برو و او را سركوب كن». وقتي هم كه مسلم گرفتار مي شود و او را به دارالاماره ابن زياد مي برند، ابن زياد همين جمله ها را به مسلم مي گويد: «پسر عقيل! تو را چه شد كه به اين شهر آمدي؟ مردم وضع آرام و مطمئني داشتند. آمدي در اين شهر آشوب كردي، ايجاد اختلاف كردي، فتنه انگيزي كردي». مسلم هم مردانه جواب داد، گفت: اولاً آمدن ما به اين شهر ابتدايي نبود. مردم اين شهر از ما دعوت كردند، نامه هاي فراوان نوشتند، نامه هايشان هست و در آن نامه ها نوشتند كه پدر تو زياد در سال هايي كه در اينجا حكومت كرده است نيكان اين مردم را كشته است، بدان را بر نيكان مسلط كرده است، انواع ظلم ها و اجحاف ها به مردم كرده است؛ از ما دعوت كرده اند براي اينكه عدالت را برقرار كنيم، ما براي برقراري عدالت آمده ايم؛ از پيش خودمان هم نيامده ايم، مردم هم ما را براي اين منظور خواسته اند.

بعد هم حكومت اموي براي اينكه [در اين واقعه] تحريف معنوي كرده باشد، از اين جور قضايا زياد گفت، ولي به اصطلاح نگرفت، يعني تاريخ اسلام تحت تأثير اين تحريف واقع نشد. شما يك نفر مورخ و يك نفر صاحب نظر را در دنيا پيدا نمي كنيد كه اين گونه اظهار نظر كرده و گفته باشد حسين بن علي، العياذ باللَّه، قيام نابجايي كرد، آمد تا كلمه مردم را تفريق كند، اتحاد را از ميان ببرد؛ خير، اين تحريف اثر نكرد كه نكرد. پس دشمن نتوانست در حادثه كربلا تحريفي ايجاد كند. در حادثه كربلا با كمال تأسف هر چه تحريف شده است، از ناحيه دوستان است.