بازگشت

كتاب لؤلؤ و مرجان


مرحوم حاج ميرزا حسين نوري - اعلي اللَّه مقامه - استاد مرحوم حاج شيخ عباس قمي و مرحوم حاج شيخ علي اكبر نهاوندي در مشهد و مرحوم حاج شيخ محمّدباقر بيرجندي محدث - كه مرحوم حاج شيخ عباس را همه مي شناسيم - بسيار مرد فوق العاده اي بوده است، محدث است، ولي در فن خودش فوق العاده متبحر است، عجيب متبحر است. از آن حافظه هاي بسيار قوي بوده است و مرد باذوقي هم بوده است و مرد بسيار باشور، باحرارت، باايمان. گو اينكه اين مرد بعضي از كتاب ها نوشت كه شأن او نبود و علماي وقت هم ملامتش كردند، ولي معمولا كتاب هايش خوب است. مخصوصاً كتابي در همين موضوع منبر نوشته است به نام لؤلؤ و مرجان. اين كتاب با اينكه كتاب كوچكي است، فوق العاده كتاب خوبي است. در اين كتاب راجع به وظايف اهل منبر سخن گفته است. همه اين كتاب در دو فصل است: يك فصل [در] اخلاص، يعني خلوص نيت، كه شرط اول گوينده، خطيب، واعظ، روضه خوان خلوص نيت است، كه وقتي منبر مي رود، روضه مي خواند به طمع پول نباشد، به طمع ديگري نباشد، و چقدر عالي در اين موضوع بحث كرده است، كه من وارد بحثش نمي شوم.

پايه دوم صدق و راستي است و در اينجاست كه موضوع راست گفتن و موضوع دروغ گفتن [را مطرح كرده است.] انواع دروغ ها [را بيان كرده،] كه من خيال نمي كنم در هيچ كتابي درباره دروغ به طور كلي، به اندازه اي كه در اين كتاب بحث شده است [بحث شده باشد.] اخبار و رواياتش و انواع دروغ آنجا ذكر و تشريح شده است. چنين كتابي شايد در دنيا وجود نداشته باشد. عجيب اين مرد تبحر به خرج داده است! اين مردِ بزرگ، در همين كتاب خودش نمونه هايي، آنهم نمونه هايي از دروغ هايي كه معمول است و اينها را به اين حادثه بزرگ، حادثه تاريخي كربلا، نسبت مي دهند ذكر كرده است. آنچه كه من عرض مي كنم غالباً يا همه آن همان هايي است كه مرحوم حاجي نوري هم از آنها ناله كرده است، و حتي اين مرد بزرگ صريحاً مي گويد: امروز بايد عزاي حسين را گرفت، اما براي حسين در عصر ما يك عزاي جديدي است كه در گذشته نبوده است و آن عزاي جديد اين همه دروغ هاست كه درباره حادثه كربلا گفته مي شود و احدي جلو اين دروغ ها را نمي گيرد. امروز بر اين مصيبت حسين بن علي بايد گريست، نه بر آن شمشيرها ونيزه هايي كه در آن روز بر پيكر شريفش وارد شد.

و در مقدمه كتاب نوشته است كه فلان عالم بزرگ از علماي هندوستان نامه اي به من نوشته است و از روضه هاي دروغي كه در هندوستان خوانده مي شود شكايت كرده و از من خواهش كرده است كه يك كاري بكنم، كتابي بنويسم كه جلوي روضه هاي دروغ در آنجا گرفته بشود. بعد مرحوم حاجي به اين عبارت ذكر مي كند، مي نويسد: اين عالم هندي خيال كرده كه روضه خوان ها وقتي به هندوستان مي روند دروغ مي گويند، نمي داند كه آب از سرچشمه گل آلود است، مركز روضه هاي دروغ، كربلا و نجف و ايران است. همان مراكز تشيع مركز روضه هاي دروغ است.

من به طور نمونه قسمت هايي را عرض مي كنم. بعضي از اينها مربوط به وقايع قبل از عاشوراست، بعضي مربوط به وقايع بين راه است، بعضي مربوط به ايام اقامت در محرم است و اغلب مربوط به روز عاشورا است، بعضي مربوط به ايام اسارت اهل بيت است و بعضي مربوط به ائمّه است بعد از قضاياي كربلا. حال براي هر كدام يكي دو نمونه عرض مي كنم.