بازگشت

احياي ارزشهاي انساني- اخلاقي


منظور از ارزشهاي انساني ـ اخلاقي، گروهي از خصلت ها و محاسن اخلاقي است كه به حكم عقل عملي هر انساني ملزم به رعايت آنهاست. هر انساني با صرف نظر از عقيده و مذهب و انديشه بايد نسبت به آنها حساس باشد. خصلت هايي كه تمامي انسانها، در هر سرزمين زيست كنند و در هر زماني به سربرند، آن را بزرگ مي شمارند و زبان به مدح و ثناي كساني كه آنها را مراعات مي كنند و براي احياء و توسعه آنها مي كوشند، گشوده و آنان را كه چنين ارزشهايي را له مي كنند، مورد نكوهش و شماتت قرار مي دهند. عدالت طلبي، حرّيت و آزادگي، حقّ جويي، عزت خواهي و ذلت گريزي، از جمله اين خصلت هاست كه همه انسانها بدان ارج مي نهند.

به گواهي مستندات تاريخي و روايي، از جمله علل و انگيزه هاي شكل گيري نهضت عاشورا، احياي همين ارزشها بود و از اين رو، هر انسان منصفي، هر چند غير شيعه و غير مسلمان، در برابر عظمت حماسه خونين طفّ سر تعظيم فرود مي آورد و بر آفرينندگان آن آفرين مي گويد. در عاشورا، ارزشهاي انساني موج مي زند و هر قطعه اي از آن، گواه عظمت روحي و شخصيت عظيم پديد آورندگان آن است. عاشورا ملاك و معيار انسانيّت را آشكار مي كند و مرز ميان آدميت و سَبُعيّت را توضيح مي دهد.

«يا شيعة آل ابوسفيان، ان لم يكن لكم دين و كنتم لا تخافون المعاد فكونوا احراراً في دنياكم؛ اي پيروان آل ابوسفيان، اگر دين نداريد و از قيامت هراسي به دل راه نمي دهيد، در دنياي خود آزاده باشيد.»

شعار سيدالشهدا(ع) در روز عاشورا اين است:

و العار اولي من دخول النار؛ «الموت اولي من ركوب العار

مرگ سزاوارتر از پذيرش ننگ است و ننگ سزاوارتر از ورود در آتش.»

امام حسين(ع) در آن لحظات حساس و جانسوز، خطاب به لشكر دشمن مي فرمايد:

«الا و ان الدعي ابن الدعي قد ركز بين اثنتين بين السلة و الذِّلَّة و هيهات منّا الذّلة.»

اينها شعارهاي بزرگي است كه تا ابديت مي تواند، شعار و پرچم حركت هر جامعه اي باشد.

در سخن ديگر امام فرمود:

«موت في عزّ خير من حياة في ذلّ.»

و با اين وسيله عزت و ذلت، را ملاك انتخاب حيات و موت اعلام كرد. امام حسين(ع) در بيان شرايط حاكميت سياسي و رهبري جامعه، «القائم بالقسط» قيام به قسط و عدالت خواهي را مطرح كرد. لذا در زيارت اوّل ماه رجب، در برابر مضجع شريف، آن بزرگوار كه قرار مي گيري، گواهي مي دهي:

«اشهد انك قد امرت بالقسط و العدل و دعوت اليهما؛ شهادت مي دهم كه تو به دادگري و عدالت فرمان دادي و دعوت كردي.»

اين است كه مي توان گفت: اساس عاشورا بر عدالت و حريّت و احياي شخصيت انساني استوار است و فرهنگ عاشورا، براي پاسداري و انتقال اين پيام به نسلهاي آتي است. به گفته شهيد مطهري(ره):

«كليد شخصيت امام حسين(ع) حماسه، شور، عظمت، صلابت و ايستادگي است.»

اين رمز شخصيّت بايد در شعارهاي عزاداري متبلور باشد، تا در درون جامعه، احساس شخصيت و بزرگواري تزريق گردد. امروزه با توجه به بحران رسانه اي و جنگ نرم افزاري، يكي از مهمترين چالش هاي اجتماعي را مسأله هويت تشكيل مي دهد و حل آن در گرو احياي واقعي شعارهاي عاشورا است. هيئت هاي عزاداري، در كنار مرثيه و احساس حزن و اندوه، بايد بزرگي شخصيت امام حسين(ع) را به ياد آورند و با آموختن اين درس از عاشورا، احساس شخصيت و خودباوري را در خود روز افزون گردانند. بزرگترين سرمايه يك جامعه آن است كه در خود، احساس شخصيت و منش كند. نسبت به اجتماعهاي ديگر، حس استغنا و بي نيازي داشته باشد. اگر ملتي همه چيز داشته باشد ولي شخصيت خود را ببازد، هيچ نخواهد داشت و خواه ناخواه در ملتهاي ديگر جذب خواهد شد. اين خودباختگي است كه به قول مرحوم مطهري در جامعه ما وجود دارد. عيب بزرگ جامعه ايراني آن است كه به حماسه ها، و اركان شخصيت خود پايبند نيستيم و با يك حرف پوچ زود آن را از دست مي دهيم و در مقابلِ عادات، رسوم، فرهنگ، لباس، زبان و خطّ ديگران تسليم مي شويم. فرهنگ عاشورا، بايد هويّت بخش جامعه باشد، رثاء و مرثيه بايد به شكلي باشد كه حسّ قهرماني را در جوانان اين مرز و بوم احيا كند. در اين صورت است كه جامعه مي تواند به راحتي بحران هويّت را پشت سر گذارد.