بازگشت

قوامي رازي


اين شاعر كه از شعراي معروف شيعي قرن ششم مي باشد، مدّت ها، در خدمت رجال و خاندان هاي بزرگ شيعي در عراق به سر مي برده است . علاوه بر مناقب و مرآثي خاندان رسالت از وي قصايدي نيز در زهد و وعظ باقي مانده است . در ذيل قصيده اي از ايشان در رثاي شهداي كربلا بيان مي گردد كه البته اين قصيده به علّت اين كه بسيار مطّول و مفصل بود، به ذكر ابياتي چند از آن مي پردازيم و علاقه مندان را به خواندن كامل اين قصيده در ديوان شاعر دعوت مي كنيم :



روز دهم ز ماه محرم به كربلا

ظلمي صريح رفت بر اولاد مصطفي



هر گز مباد روز چو عاشور در جهان

كان روز بود وز قتل شهيدان كربلا



آن تشنگان آل محمد اسير وار

بر دشت كربلا به بلا گشته مبتلا



عريان بماند پردگيان سراي وحي

مقتول گشته شاه سراپرده عبا



هر گه كه يادم آيد از آن سيد شهيد

عيشم شود منقص وعمرم شود هبا



اي بس بلا و رنج كه بر جان او رسيد

از جور و ظلم امّت بي رحم و بي حيا



در آرزوي آب چو اويي بداد جان

لعنت بر اين جهان به نفرين بي وفا



بگرفته روي آب سپاه يزيد شوم

بي آب چشم و سينه پر از آتش هوا