بازگشت

حسين و عاشورا در ادب پارسي


علي رغم شعر عرب كه گسترده ترين بخش آن را مرآثي عاشورايي تشكيل مي دهند، سرايندگان عرب در اين زمينه آثار جاوداني از خود به يادگار گذاشته اند،متأسفانه سرايندگان فارسي نه از جهت كيفيّت و نه از جهت كميّت ، هر گز به همتاهاي عرب خود نرسيده اند. شعرايي كه با دريوزگي براي دريافت صله و يا طلب كنيزكي و يا حتي سبويي شراب ، پادشاه و يا امير نالايقي را مدح مي كردند و فضايل دروغيني را به وي نسبت مي دادند؛ گويي از نهضت امام حسين (ع) و فرهنگ عاشورا به كلي بي خبرند. گرچه شرايط حاكم بر محيط و نيز استيلاي خلفا و امراي جور و دور از مذهب ، و دشمني ديرينه با شيعه و اهل بيت در اين قصور و كم توجهي بي تأثير نبوده ، ليكن چنين عذري براي خيل شاعران كه در واقع از افكار و احساسات لطيف تري نسبت به توده مردم زمان خود داشتند، زياد منطقي به نظر نمي رسد. البته اين سخنان به اين معنا نيست كه ما درزمينه عاشورا و قيام امام حسين در ادب پارسي چيزي نداريم ، خوش بختانه غناي ادب پارسي آن چنان است كه ما در هر زمينه اي كه بخواهيم مي توانيم از اين بوستان معرفت به خوشه چنيني بپردازيم ، ولي هدف از بيان اين موضوع اين بود كه با توجه به اهميت واقعه عاشورا و قيام سالار شهيدان و مظلوميّت ايشان و اهل بيت گرامي شان بايد بيش ازاين به آن پرداخته مي شد.