بازگشت

رسالت و تعهد شاعر


دشمن حكّام جور و خلفاي ستمگر در طول تاريخ پر فراز و نشيب شيعه ، دقيقاً بيانگر رسالت و تعهد شعرا به واقعه عاشورا و بيان ظلمي است كه به اهل بيت و شيعه گرديده . دشمني ِ سران كفر با شاعران و مرثيه سرايان بي جهت نبوده است ، زيرا آنها با مرآثي جانگداز خود توانستند آتش عشق توده هاي مسلمان به اهل بيت را پر فروغ نگه داشته و رسالت امام حسين (ع) را به زيباترين شكل ممكن در قالب نظم و اشعاري دلنواز به گوش جهانيان برسانند. بزرگاني ، هم چون فرزدق ، كميت ، و دعبل و ده ها گوينده و شاعر مبارز ديگر با قبول خطرها و دشواري هاي راه ، به خوبي از عهده رسالت دشوار خود برآمده و توانستند به احياي فرهنگ عاشورا كمك شاياني بنمايند.

«ابن مسكيت » از دوستداران اهل بيت بود. او معلمي ِ دو پسر متوكل را بر عهده داشت . هنگامي كه خليفه به شيعه بودن او پي برد، كينه او را به دل گرفت و روزي از اوپرسيد: فرزندان من نزد تو گرامي ترند يا حسن و حسين ...؟ ابن مسكيت نگاهي به چهره متوكل كرد و گفت : به خدا قسم ! حسن (ع) و حسين (ع) با تمام زيبايي هاي دنيا برابرند.تو چه طور جرأت مي كني آنها را با فرزندان خود قياس كني ...؟ متوكل از شدت خشم و غضب دستور داد كه زبان او را از حلقومش در آوردند.