سروش اصفهاني
سروش شاعر غزل سراي معروف دوره قاجاريه ، داراي آثار منظوم بسيار زيادي در منقبت رسول اكرم (ص) و خاندان نبوت و رسالت مي باشد. وي مثنوي زيبايي به نام «روضه الانوار» و تركيب بندي در شصت بند در ذكر واقعه كربلا و شرح وقايع ومبارزات سربازان مقاوم حق بر عليه باطل سروده كه بسيار زيبا و رسا است :
اي ديده خون ببار كه ماه محرمست
نزد خداي ديده گريان مكرمست
فرمود شاه دين كه منم كشته سرشك
بر زخمهاي شاه سرشك تو مرهمست
بي ديده پر آب و نفسهاي آتشين
گر لاف مهر شاه زني نا مسلمست
پيرانه سر به معركه جولانم آرزوست
دشت مصاف و عرصه ميدانم و آرزوست
سر باختن چو گوي به ميدان عشق شاه
با قامتي چو خم شده چو گانم آرزوست
روزي چنان به ياد زمين و زمان نداشت
جوري ستاره كرد كه خود گمان نداشت
داني دراز بود چرا روز قتل شاه
زيرا كه قوت حركت آسمان نداشت
بگرفت آفتاب و بلرزيد كوه و دشت
باريد خون تازه از اين باژگونه طشت