بازگشت

پيمان عشق






مسلم، طلايه دار قيام محرمم

نايب مناب سبط رسول مكرمم



تنها سفير رهبر آزادگان، حسين

بنيانگذار نهضت سرخ محرمم



در كاروان كرب وبلا، اولين شهيد

از دوده ي رسول گرانقدر خاتمم



رفتم به كوفه از پي پي ريزي قيام

آنجا كه خاست شور محرم ز مقدمم






درجاي جاي كوفه بجا مانده جاودان

داغ هزار خاطره از شرح ماتمم



با آنهمه حمايت و اكرام، اي دريغ

يك تن نبود تا به حقيقت خورد غمم!



چندين هزار كوفي پيمان شكن، شكست

پيمان و، هيچ كس نشد از صدق، همدمم



غمها همه به يك طرف، اما غم حسين

بود آن زمان سرآمد غمهاي عالمم



داغ و فراق و غربت خويشم زياد رفت

تا سوي كوفه آمدنش شد مسلمم



افسوس! بهر بردن پيغام سوي او

يك تن نماند معتمد و يار و محرمم



جان باختم به راه وي و، دارم افتخار

اول شهيد خون خدا، فخر آدمم



در جنگ خصم و ياري رهبر، (اميد) گفت:

دارد خدا به قدرت خود سخت محكمم