بازگشت

نذر اباعبدالله






زير ايوانت اگر روزي كبوتر مي شدم

آنقدر پر مي زدم در خون، كه پرپر مي شدم!



آتشم گل كرد و، بالم سوخت با پروانه ها

كاش چون پروانه در آتش شناور مي شدم



كاش در هنگام طوفان سياه نيزه ها

سرخ تر از شرم بغض الود خنجر مي شدم



پرچمي بر شانه هاي چاك چاك نينوا

مرهمي بر زخم خونين برادر مي شدم



اي سرانگشت جنون در فصل رقص عاشقان

زخمه يي گر مي زدي تا شعله ورتر مي شدم:



سوي تو پر مي زدم، با بوي تو پر مي زدم

از شميم روح انگيزت معطر مي شدم



با برادر گفت زينب: كاش بيتو در جهان

مرغ بي پر، باغ بي بر، نخل بي سر مي شدم



در حريم تو، كبوترها به باران مي رسند

گر به كويت راه مي بردم، كبوتر مي شدم!