بازگشت

هفتاد و دو ستاره






خوني كه روي يال تو پيداست، ذوالجناح!

خون هميشه جاري مولاست، ذوالجناح!






يك قطره آفتاب به روي تنت نشست

بوي خدا زيال تو برخاست، ذوالجناح!



خورشيد در ميانه ي ميدان شهيد شد

خفاش در هياهو و غوغاست، ذوالجناح!



چون گردباد خشم، مپيچ و فرو بمان!

اينجا سوار تست كه تنهاست، ذوالجناح!



هفتاد و دو ستاره و يك آفتاب سرخ

منظومه ي حماسي فرداست، ذوالجناح!