گل ستاره
گل ستاره ي عشقست، خال روي حسين
صفاي خالق و خلقست، خلق و خوي حسين
گل محمدي از رنگ احمرش پيداست
كه خورده لعل لبش آب، از سبوي حسين
نشان لاله ي باغست، داغ سينه ي او
سپند آتش دل، خال مشكبوي حسين
بيا، بگو، بشنو، كاين حديث شيرينست
به كام ما و تو، قندست گفتگوي حسين
هميشه چشم من، آيينه دار طلعت اوست
هميشه اشك من آيد، در آرزوي حسين
فرات، ز آب گل آلود هم مضايقه كرد!
گلايه ها ز فراتست، در گلوي حسين
درست، اول خردي دلم فتاد و، شكست
كه بست شيشه ي خود را به تار موي حسين!
به خون چشمه ي دل كن وضو، كه وقت صلوه
ز مهر، مهر نمازست خاك كوي حسين
خدا كند كه شوي پاك از گنه، (حداد)!
بآبروي محمد، بآبروي حسين