بازگشت

گلبوسه!






از مشرق سرخ ديده، دل سر مي زد

خون، خنده به برق برق خنجر مي زد



گرديد فضا معطر، آنگاه كه تيغ

گلبوسه به پيشاني اكبر مي زد!