بازگشت
فواره ي خون!
آن طفل كه بوي آب، بيتابش كرد
فواره ي خون گرم، سيرابش كرد!
ناگاه ز سمت كوفه تيري برخاست
لالائي گرم خواند و، در خوابش كرد!