بازگشت

روايت جزء به جزء حادثه كربلا


(كـلّي گـويـي هـا)، يـكـي از آفـات شـعـر آيـيـني، خصوصاً شعر عاشورايي است. شعر عـاشـورايي امروز، وظيفه دارد كه به روايت كردن جزء به جزء حادثه كربلا بپردازد و بـا اسـتـفـاده از مـتـون مـتـقـن تـاريـخـي، حـالت مقتل منظومي را به خود بگيرد كه نيازهاي اطّلاعاتي و تاريخي مخاطبان خود را بتواند برآورده سازد.

در شعر عاشورايي امروز بايستي ردّ پاي ريز وقايع كربلا را به چشم ديد و با تمام وجود لحظهْ لحظه آن را به صورت عيني و نه ذهني، لمس كرد.

ديـگـر زمـان (كـلّي نگري ها) و (كلّي گويي ها) و استفاده از مفاهيم تعميمي، سپري شده و نسل امروز ما مي خواهد ريز وقايع كربلا را با بيان هنري از زبان شاعر آييني زمان خود بـشـنـود و اين انتظار را هم دارد كه مطالبي را مي شنود و يا مي خواند، ريشه در واقعيّت هـاي مـسـلّم تـاريـخـي داشـتـه بـاشـد و نـه بـرخـاسـتـه از تـخـيـّلات فـلان مـقتل نويسي كه با فلسفه اين نهضت بزرگ الهي آشنا نيست و به زعْم خود سعي در كشف مجهولاتي داشته كه هيچ كس پيش از او در انديشه شناسايي آنها برنيامده است!

بـه هـر روي، روايـتـگـري شـعـر امـروز عـاشـورا از وقايع جزئي كربلا، زنجيره اي از معلومات تاريخي و مذهبي را به وجود خواهد آورد كه هر حلقه اي از آن مي تواند نظر يك فـيلمساز، داستان نويس و يا هنرمند نقّاش را به خود جلب كند و در عين ارتباط تنگاتنگي كـه بـا سـايـر حـلقـه هـاي ايـن زنـجـيـره عـاشـورايـي دارد، خـود بـه تنهايي نيز مستقلاًّ مجال مطرح شدن را پيدا مي كند.

اگـر امروز، چهره هاي مطرح شعر عاشورا به اين توصيه ها عنايت كنند و زاويه ديد خود را بـا گـوشـهْ گـوشـه وقـايـع كـربلا تنظيم نمايند، به رسالت خود ـ كه زنده نگاه داشـتـن يـاد عـاشـورا و تـبـيـيـن اصـول ارزشـي قـيـام كـربـلا اسـت ـ عمل كرده اند و شعر آييني امروز را با چند و چون هايي همراه ساخته اند كه براي مخاطبان آن، كاملاً بيسابقه و در عين حال گيرا و تأمّل برانگيز است.