آبروداري كن
حـشـمـت اللّه بـكـائي در انـتـظـار (نينوايي شدن) اين دشت (غريب) نشسته است، دشتي كه شور و حال (نينوايي) را در طول هشت سال (دفاع مقدّس) تجربه كرده است:
اي دشت غريب! نينوا كاري كن [1] .
لب هاي كبود و تشنه را، ياري كن
اين دامنه فرات، ارزاني تو!
امروز، دو قطره آبرو داري كن [2] .
پاورقي
[1] کـسـاني که با قرائت ديگري از اين رباعي، از دشت غريب نينوا مي خواهند تا (کاري) بکند! هم رباعي شاعر را از اوج باز مي دارند و هم تن به آميزه (ياء وحدت) با (ياء مصدري) مي دهند که ناروا است.
[2] مجموعه شعر ماه و نخل، ص 52.