نماز خونين
سـيـّد اكـبـر مـيـرجـعـفـري، قـاضـي شـريـح هـا را مـسـؤ ول فاجعه عاشورامي داند، و با طنزي نيشدار از آنها مي پرسد كه:
نماز آغشته به خون ظهر عاشورا را چگونه مي بينند؟!
اين را نسيم گفت ـ شامي كه مي وزيد
طوفان، شكست خورد اي شاخه هاي بيد!
اينك نماز و خون، آغشته، در همند
قاضي شريح ها! فتوي نمي دهيد؟!
و بعد، پرده از رازشان برمي دارد كه چرا مسند (فتوا) را، آلوده كرده اند:
حقّ السُّكوت قوم، يك لقمه قوت قوم
كمْ كم زياد شد از جانب يزيد
و هنگامي كه (طوفان) فروكش مي كند، بايد در انتظار قيام (شاخه هاي بيد) بود!
اين را نسيم گفت ـ صبحي كه مي وزيد
طوفان به پا كنيد اي شاخه هاي بيد [1] .
پاورقي
[1] بال سرخ قنوت، ص 360.