كمال كرامت
خـسرو احتشامي، در باب كرامت هاي وجودي و عظمت روحي سقّاي كربلا، حرف هاي تازه اي دارد:
اي بسته بر زيارت قدّ تو، قامت آب!
شرمنده محبّت تو تا قيامت، آب!
در ظهر عشق، عكس تو لغزيد در فرات
شد چشمه حماسه ز جوش شهامت، آب
دستت به موج، داغ حباب طلب گذاشت
اوج گذشت ديد و كمال كرامت، آب
بر دفتر زلالي شط، خطِّ (لا) كشيد
لعلي كه خورده بود ز جام امامت، آب
ترجيع درد را ـ ز گريزي كه از تو داشت
سر مي زند هنوز به سنگ ندامت، آب
از جوهر شفاعت تيغت، بعيد نيست
گر بگذرد ز آتش دوزخ، سلامت آب!
مي خوانمت به نام اباالفضل و، شوق را
در ديدگان منتظرم بسته قامت، آب [1] .
پاورقي
[1] درياي شعله ور، ص 170.