احرام شهادت
امـيـر عـلي مصدّق در ميان: (خون) و (چشم) و (منِ خودش)، يك رابطه خويشاوندي برقرار مـي كـنـد كـه هر سه، در يك مورد با هم خصلت مشترك دارند، و آن: (سخاوتمندانه) اشك ريختن است، آن هم در راه شهيدي كه بايد در حريم او، احرام (شهادت) و (بلا) بست:
خون من و هر دو ديده، خويشاونديم
در ريختن اشك، سخاوتمنديم
در راه تو يا حسين! ما از دل و جان
احرام شهادت و بلا، مي بنديم [1] .
پاورقي
[1] ادبيات عاشورا، ج 2، ص 81.