بازگشت

ايستادگي


(... فـردا روز زن اسـت، روز زنـي كه عالم به او افتخار دارد. روز زني است كه دخترش در مـقـابـل حـكومت هاي جبّار ايستاد و آن خطبه را خواند و آن حرف را زد. آن حرف ها را زد كه مـي دانـيـد. زنـي كـه در مـقابل يك جبّاري ايستاد كه اگر نفَس مردها مي كشيدند، همه را مي كـشـتـنـد، و نـتـرسيد و ايستاد و محكوم كرد حكومت را، يزيد را محكوم كرد... زن هاي عصر ما بـحـمـداللّه شـبـيـه بـه هـمـان هـا هـسـتـنـد. ايـسـتـادنـد در مـقـابـل جـبـّار بـا مـشـت گـره كـرده. بـچـّه هـا در آغـوشـشـان و بـه نـهـضـت كـمـك كردند.) [1] .


پاورقي

[1] همان، ص 187.