بازگشت

در شعري با مطلع






اي زن اي رحمت خداوندي

نور ايمان، فروغ خرسندي



آمده است:



تويي اي زن زبان عاشورا

زينب كاروان عاشورا...



سر نهادي به خط پير خمين

شد جوانت فداي راه حسين [1] .



و- يكي از جنبه هاي بسيار فراگير و گسترده از رهگذر فرهنگ عاشورا، تمام مفاهيمي است كه به طور كلي به شهيد و شهادت، دادن خون، ايثار جان، از خودگذشتگي و... مربوط است. پرداختن به اين فصل و بخش از سخن بسيار مفصل است و به درازا مي كشد كه از باب نمونه و براي جلوگيري از غفلت و فراموشي به ذكر چند نمونه اكتفا مي شود:



ديباچه ي عشق و انقلاب است شهيد

منظومه ي سرخ آفتاب است شهيد



فرياد بلند ظهر عاشورا را

با سرخي خون خود جواب است شهيد [2] .



خون شهيد مايه ي احياي دين ماست

مذهب به غير خون تو احيا نمي شود [3] .



گل اشكم شبي وامي شد اي كاش

همه دردم مداوا مي شد اي كاش



به هر كس قسمتي دادي خدايا

شهادت قسمت ما مي شد اي كاش [4] .



آن نوجواناني كه سرخ سرخ رفتند

بايد بداني نخلهاي سبز سبزند



آواي شورانگيز ني از نينوايند

دلدادگان خاك سرخ كربلايند



آنان اقاقيهاي فردايي سپيدند

آنان شهيدند و شهيدند و شهيدند [5] .



نخل دين پژمان شده است از آتش بيداد و جهل

تا شود شاداب، بايد دادش از ايثار، ثار [6] .


پاورقي

[1] سيمين دخت وحيدي: مجموعه شعر کوثر، ص 90.

[2] سيد قاسم ناظمي: ساقه‏هاي سبز، ص 73.

[3] دکتر خليليان: با بلبلان سرمست عشق، ص 73.

[4] عليرضا قزوه: از نخلستان تا خيابان، ص 60.

[5] شهلا آهيخ: مجموعه شعر کوثر، ص 16.

[6] خليل کشاورز: با بلبلان سرمست عشق، ص 68.